فیک ران پارت 12
ا/ت دیگه حال و حوصله ی بحثشونو نداشتم از همون راهی که می رفتم یه راه پله خورد شرع ردم به قدم گزاشتن به پله ی 4 ام رسیدم ریندو پشت سرم ظاهر شد...
ا/ت:داداشت یه ضد حال بود ..واقعن دارم میگم....
ریندو: اشکالی نداره فراموش کن... باز من یه کنترلی رو خودم دارم🙂↔️
ا/ت: ارع ..خودم دیدم دسته جمعی... امم بگذریمم صحنه های دارکی به ذهنم داره خطور میکنه...
ریندو: نمیشه یکی بزنم ملاجت همه چی یادت بره؟ خیلی خوب میشه ها....
ا/ت: ولم کن توروخودا🥹😑😑😂
سنجو: وایییییییییییی تو بعد من قد کوتاه ترین عضو خونه ایییی 🥹🥹
اما: چه افتخار بزرگی😑🥹🥹
سنجو: نمیشه گند نزنی تو ذوقممممم?
ا/ت: تو حتمن سنجوعی چون شبیه داداشتی... فقط نمیفهمم چرا شبیه فلامینگو نیستی... بزار فک کنم....
سنجو:🥹🥹 من و ب اون مقایسه میکنی؟🥹😂
ا/ت: او ارع اون فلامینگوعه صورتیه تو فلامینگوعه کلاسیک کاملن اورجینال😂🥹🥹
سنجو: شتتتتتتتتتتتتت 😑
اما:😂😂 وای ارع الان دارم متوجه ی فرقش میشم..🙂↔️🥹😂
سنجو: اهههههههههههههههه
ا/ت:گومن ... ولی جفتتون کاوایی هستیددد🥹
سنجو:گلبم🥹
اما: من بهت اینو میگم اوق میخوای بزنی ایششششش😑
سنجو: بیا بگلممممم[سنجو خیلی رمانتیک نشده؟]
*بگل...*
ا/ت:😑?
_اهههههه گفتمممم نگفتممم؟؟؟ همیشه حق با منهههههههه اگه زود تر از پنجره میپریدیم لباسم خونی نمیشد بهتره که تمیز بشه...
×:خودت میدونی اگه از پنجره ی طبقه 7 ام میپریدیم چیزی ازمون باقی نمی موند ... هر دفعه باید توضیح بدم؟
_تو نمیفهمی ؟ نکته اینه همیشه حق با پادشاهه فهمیدی؟
×:باشه باشه فقط ولم کن بزار نفس بکشم دهنمو سرویس کردی تو یه روز
_خیلی پر رو شدییئییی
×اههه ایزانا ولم کن توروخوداااااااا.
_هوی هیتو کاکوچوووووو بامن درست حرف بزنننننننننن
ا/ت:...این صدا ها از کجا میاد؟ همین الان باید منبع این صدا رو پیدا کنم .... همین الآن ...
سمت راه رو ورودی میدوعم ریندو هم عین این دیوونه ها افتاده دنبالم ... فک کرده شاید میخوام فرار کنم.... امکان نداره ولی اون باشع.... میتونه؟؟ دوباره اسمشو شنیدم این اتفاقی نیست...
کجاست? کجاست? کجاست?
.
.
.
تو راه روی ورودی متوقف میشم پاهام خود به خود وای میستن.... باورم نمیشه اون الان رو به روی منه....
....ریندو منو صدا میکنه و توجه اون به من جلب میشه....
الان چشمامون به هم گره خورده .... داریم همو با تعجب نگاه میکنیم.....
میخوام صداش بزنم ولی...
ا/ت:داداشت یه ضد حال بود ..واقعن دارم میگم....
ریندو: اشکالی نداره فراموش کن... باز من یه کنترلی رو خودم دارم🙂↔️
ا/ت: ارع ..خودم دیدم دسته جمعی... امم بگذریمم صحنه های دارکی به ذهنم داره خطور میکنه...
ریندو: نمیشه یکی بزنم ملاجت همه چی یادت بره؟ خیلی خوب میشه ها....
ا/ت: ولم کن توروخودا🥹😑😑😂
سنجو: وایییییییییییی تو بعد من قد کوتاه ترین عضو خونه ایییی 🥹🥹
اما: چه افتخار بزرگی😑🥹🥹
سنجو: نمیشه گند نزنی تو ذوقممممم?
ا/ت: تو حتمن سنجوعی چون شبیه داداشتی... فقط نمیفهمم چرا شبیه فلامینگو نیستی... بزار فک کنم....
سنجو:🥹🥹 من و ب اون مقایسه میکنی؟🥹😂
ا/ت: او ارع اون فلامینگوعه صورتیه تو فلامینگوعه کلاسیک کاملن اورجینال😂🥹🥹
سنجو: شتتتتتتتتتتتتت 😑
اما:😂😂 وای ارع الان دارم متوجه ی فرقش میشم..🙂↔️🥹😂
سنجو: اهههههههههههههههه
ا/ت:گومن ... ولی جفتتون کاوایی هستیددد🥹
سنجو:گلبم🥹
اما: من بهت اینو میگم اوق میخوای بزنی ایششششش😑
سنجو: بیا بگلممممم[سنجو خیلی رمانتیک نشده؟]
*بگل...*
ا/ت:😑?
_اهههههه گفتمممم نگفتممم؟؟؟ همیشه حق با منهههههههه اگه زود تر از پنجره میپریدیم لباسم خونی نمیشد بهتره که تمیز بشه...
×:خودت میدونی اگه از پنجره ی طبقه 7 ام میپریدیم چیزی ازمون باقی نمی موند ... هر دفعه باید توضیح بدم؟
_تو نمیفهمی ؟ نکته اینه همیشه حق با پادشاهه فهمیدی؟
×:باشه باشه فقط ولم کن بزار نفس بکشم دهنمو سرویس کردی تو یه روز
_خیلی پر رو شدییئییی
×اههه ایزانا ولم کن توروخوداااااااا.
_هوی هیتو کاکوچوووووو بامن درست حرف بزنننننننننن
ا/ت:...این صدا ها از کجا میاد؟ همین الان باید منبع این صدا رو پیدا کنم .... همین الآن ...
سمت راه رو ورودی میدوعم ریندو هم عین این دیوونه ها افتاده دنبالم ... فک کرده شاید میخوام فرار کنم.... امکان نداره ولی اون باشع.... میتونه؟؟ دوباره اسمشو شنیدم این اتفاقی نیست...
کجاست? کجاست? کجاست?
.
.
.
تو راه روی ورودی متوقف میشم پاهام خود به خود وای میستن.... باورم نمیشه اون الان رو به روی منه....
....ریندو منو صدا میکنه و توجه اون به من جلب میشه....
الان چشمامون به هم گره خورده .... داریم همو با تعجب نگاه میکنیم.....
میخوام صداش بزنم ولی...
۱۷.۰k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.