دوست قدیمی من پارت 5...
+ علامت ا/ت _ علامت جیمین ~ علامت طناز ° علامت ته
ویو صبح سان
بیدار شدم و رفتیم توی آشپز خونه اون دخترو با جیمین
یه گوشه ی نیز دیدم
اما اهمیتی ندادم چون دیگه حسی به جیمین نداشتم
+: صبح بخیر
°: خوبی ا/ت؟
+: اره چطور؟
°: چون چشمات قرمزه!
+: اون آها دیشب خوابم نبرد
°: اوکی ولی چیزی شد بگو
+: هنوز هوامو دارید (با خنده)
°: اره دیگه ما اینیم دیگ...
_: بشه غذاتونو بخورین (با اخم)
+: باشه حرص نخور آقای پارک برات بد تموم میشه
(با لحن خیلی سرد)
همه داشتن به من نگاه میکردن و بعد چند ثانیه
شروع کردن به خوردن
بعد اینکه صبحونرو خوردم رفتم که برای کنسرت آماده بشم
موهامو باز گذاشتم و لباس مشکی خیلی خوشگلی پوشیدم
و دوتا های سیاهمو پوشیدم که در باز شد
~: وای دختر مثل پرنسسا شدییییییییی!
+: بسه توم خیلی خوشگل شدی بریم دیرمون شد!
سوار ماشین شدیم رسیدم و رفتیم داخل بچه ها اون سمت بودن احوال پرسی کردیمو رفتیم روی استریج
بعد اجرا برنده رو انتخاب کردن کسی که برنده شد ما بودیم!
یونا: اره خودشهههههه
دلا: بلاخره موفق شدیممممم
~: ما تونستیمممممم
+: این خیلی خوبه وقتی چیزیو که می خوای بدستش بیاریم
خیلی خوشحالم دلم می خواد یکی و ببوسم
°: می خوای منو ببوسی
آرمی ها : یووووووهوووووووو اره ببوسششششش
+: چی نه ته مرسی!
°: باشه ولی اگه خواستی من هستم
+: ا آها ب باشه
ته یه خندی کرد و از پیشم رفت و رفت پیش اعضا
صدای جیمین و شنیدم
_: هه خوب با ته گرم میگیریا
+: آخه ب ت چ اون دوست منه هر کاری دلم بخواد می کنم
_: هی موراقب حرف زدنت باش
+: نباشم چی میشه؟
منو کوبوند رو دیوار لباشو کوبید روی لبام من تو شک بودن و بعد چند ثانیه جدا شد و گفت
_: دفعه بعدی رحمی ندارم بهت
منو ول کرد و گذاشت رفت دخترا اومدن و گفتن
و....
خماریییییی🗿
اسلاید دو استایل ا/ت🖤🎶
اسلاید سه استایل طناز 🖤🎶
اسلاید چهار استایل دلا🖤🎶
اسلاید پنجم استایل یونا🖤🎶
ویو صبح سان
بیدار شدم و رفتیم توی آشپز خونه اون دخترو با جیمین
یه گوشه ی نیز دیدم
اما اهمیتی ندادم چون دیگه حسی به جیمین نداشتم
+: صبح بخیر
°: خوبی ا/ت؟
+: اره چطور؟
°: چون چشمات قرمزه!
+: اون آها دیشب خوابم نبرد
°: اوکی ولی چیزی شد بگو
+: هنوز هوامو دارید (با خنده)
°: اره دیگه ما اینیم دیگ...
_: بشه غذاتونو بخورین (با اخم)
+: باشه حرص نخور آقای پارک برات بد تموم میشه
(با لحن خیلی سرد)
همه داشتن به من نگاه میکردن و بعد چند ثانیه
شروع کردن به خوردن
بعد اینکه صبحونرو خوردم رفتم که برای کنسرت آماده بشم
موهامو باز گذاشتم و لباس مشکی خیلی خوشگلی پوشیدم
و دوتا های سیاهمو پوشیدم که در باز شد
~: وای دختر مثل پرنسسا شدییییییییی!
+: بسه توم خیلی خوشگل شدی بریم دیرمون شد!
سوار ماشین شدیم رسیدم و رفتیم داخل بچه ها اون سمت بودن احوال پرسی کردیمو رفتیم روی استریج
بعد اجرا برنده رو انتخاب کردن کسی که برنده شد ما بودیم!
یونا: اره خودشهههههه
دلا: بلاخره موفق شدیممممم
~: ما تونستیمممممم
+: این خیلی خوبه وقتی چیزیو که می خوای بدستش بیاریم
خیلی خوشحالم دلم می خواد یکی و ببوسم
°: می خوای منو ببوسی
آرمی ها : یووووووهوووووووو اره ببوسششششش
+: چی نه ته مرسی!
°: باشه ولی اگه خواستی من هستم
+: ا آها ب باشه
ته یه خندی کرد و از پیشم رفت و رفت پیش اعضا
صدای جیمین و شنیدم
_: هه خوب با ته گرم میگیریا
+: آخه ب ت چ اون دوست منه هر کاری دلم بخواد می کنم
_: هی موراقب حرف زدنت باش
+: نباشم چی میشه؟
منو کوبوند رو دیوار لباشو کوبید روی لبام من تو شک بودن و بعد چند ثانیه جدا شد و گفت
_: دفعه بعدی رحمی ندارم بهت
منو ول کرد و گذاشت رفت دخترا اومدن و گفتن
و....
خماریییییی🗿
اسلاید دو استایل ا/ت🖤🎶
اسلاید سه استایل طناز 🖤🎶
اسلاید چهار استایل دلا🖤🎶
اسلاید پنجم استایل یونا🖤🎶
۱۴.۴k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.