عشق خونین. من تو
🍷🔪🧛🏻♀️۷
آنچه گذشته
ا.ت . نیست چه خری هستی ها تو هنوز هیچ گوهی نخوردی تو فقط دیروز
که با چیزی که دید تعجب کرد یکی گردن فیلیکس رو گرفته بود
🗣️: بزارش زمین تا بلایی سرت نیاوردم
شروع
ادمین 😛
فیلیکس سرش رو برگردوند و با دیدن اون آدم شکن شد یک پسر با موهای مشکی بلند چشمای مشکی قد بلند پوست سفید که اگه یک درجه سفید تر بود مثل کج دیوار میشد
🗣️.چی کارش داری ولش کن
فیلیکس . به تو ربطی ندارد
🗣️ . فکر کنم این خانوم گفت ولش کنی
فیلیکس . شما کی باشی
🗣️ . جوئن جونگ کوک متولد سئول دانش آموز انتقالی کسی که داخل این کلاس درس میخونه
فیلیکس . پس انتقالی هستی خوب بورو من کار دارم
کوک . ببخشید خانم شما دوست دارید پیش این آقا بمونید
ا.ت . خوب راستش ...... ( با استرس)
فیلیکس . خوب چی
ا.ت . دوست ندارم بمونم (گریه )
کوک. ببخشید منظور بدی نداشتم
( ادمین . چه قدر با ادب )
فیلیکس . ا.ت خوبی
ا.ت .نمیخوام پیش تو عوضی بمونم (گریه )
ا.ت . میخوام با کوک برم (گریه )
کوک .پس بیا بریم (دست ا.ت رو گرفت و برآید استایل بلندش کرد )
فیلیکس . دستای کسیفتو به عشق من نزن
کوک .اگه دوست داشت نمیومدم پیش من
و ا.ت و کوک از کلاس خارج شدن
این داستان ادامه دارد
پایان ❤️
این داستان جنبه خیالی دارد و نویسنده قصد هیچگونه توهینی به اعضا را ندارد
ببخشید گشادیمگرفت ننوشتم
بای 🔪
بای ❤️
آنچه گذشته
ا.ت . نیست چه خری هستی ها تو هنوز هیچ گوهی نخوردی تو فقط دیروز
که با چیزی که دید تعجب کرد یکی گردن فیلیکس رو گرفته بود
🗣️: بزارش زمین تا بلایی سرت نیاوردم
شروع
ادمین 😛
فیلیکس سرش رو برگردوند و با دیدن اون آدم شکن شد یک پسر با موهای مشکی بلند چشمای مشکی قد بلند پوست سفید که اگه یک درجه سفید تر بود مثل کج دیوار میشد
🗣️.چی کارش داری ولش کن
فیلیکس . به تو ربطی ندارد
🗣️ . فکر کنم این خانوم گفت ولش کنی
فیلیکس . شما کی باشی
🗣️ . جوئن جونگ کوک متولد سئول دانش آموز انتقالی کسی که داخل این کلاس درس میخونه
فیلیکس . پس انتقالی هستی خوب بورو من کار دارم
کوک . ببخشید خانم شما دوست دارید پیش این آقا بمونید
ا.ت . خوب راستش ...... ( با استرس)
فیلیکس . خوب چی
ا.ت . دوست ندارم بمونم (گریه )
کوک. ببخشید منظور بدی نداشتم
( ادمین . چه قدر با ادب )
فیلیکس . ا.ت خوبی
ا.ت .نمیخوام پیش تو عوضی بمونم (گریه )
ا.ت . میخوام با کوک برم (گریه )
کوک .پس بیا بریم (دست ا.ت رو گرفت و برآید استایل بلندش کرد )
فیلیکس . دستای کسیفتو به عشق من نزن
کوک .اگه دوست داشت نمیومدم پیش من
و ا.ت و کوک از کلاس خارج شدن
این داستان ادامه دارد
پایان ❤️
این داستان جنبه خیالی دارد و نویسنده قصد هیچگونه توهینی به اعضا را ندارد
ببخشید گشادیمگرفت ننوشتم
بای 🔪
بای ❤️
۴.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.