پارت 2 فیک من
عکس تالیا
تالیا
از ماشین پیاده شدم بیشتر جمعیت اینجا پسرن ! گفته بودن ولی با دیدنش بیشتر تعجب کردم منکه هاج و واج دانشگاه عجیبو میدیدم یهو با صدایه استاد از رویا بیرون اومدم
- تالیا جان خوش اومدی بیا بریم کلاست رو انتخاب کن
- خیلی ممنون
- چی شد که تصمیم گرفتی دانشگاه به اون خوبی تو انگیلیسو ول کنی بیا اینجا
- میدونید من داخل کره بدنیا اومدم پدرمم اصالتش کره ایه احساس کردم اگه به کشور خودم برگردم خیلی بهتره
-اوه چه جالب این کلاس بندیامونه عزیزم کلاس ای خوشحال میشه که تو داخلش باشی اروم ترین کلاس و البته ممتاز ترین کلاسمونه
-کیم تیهونگ داخل کدوم کلاسه ؟
- کلاس دی ولی اون کلاس اصلا مناسب شما نیست اخه میدونید
حرفشو قطع کرد
- میشه اسمه منو داخل کلاس دی بنویسید ؟
- اوه باشه بلاخره انتخاب با شماست
راه کلاسو بهم نشون داد و اضافه کرد : بهت پیشنهاد میدم تا استاد تون نیومده نری تو
– باشه ممنون
استاد اومد برندازی به چهره و لباسام کرد
- دختر جون گم شدی؟ کلاس ای اون وره
- نه استاد اسمم من تالیاست دانشجویه جدید
کلی تعجب کرد ولی خودشو زود جمع کرد
- خب بهتر من اول برم
استاد رفت داخل دو دقیقه بعد منو صدا کرد
وقتی داخل رفتم حتی یه دونه دخترم نبود خیلی عجیبه همه یجوری نگام میکردن انگار ادم فضاییم به جز دو نفر یه پسر که معلوم بود داره انالیز میکنه که چند وقت اینجا مهمونم
و تیهونگ پسرعموم که یه لبخنده موزیانه به لب داشت فکر کنم میخواست به بقیه بفهمونه حدس میزدم
- سلام من تالیام از اشنایی باهاتون خوشبختم من تازه اومدم کره امیدوارم هوامو داشته باشید
بعدم از معلم درخواست کردم که پیش تیهونگ بشینم
- از اخرین باری که دیدمت چقدر بزرگ شدی دختر !
من با تیهونگ خیلی صمیمی نبودم برای همین تعجب کردم که انقدر باهام راحته تازشم با هم بزن قدش دوران بچگیمونو انجام دادیم خیلی خوشحال بودم که تیهونگ از اون موقع تا الان عوض نشده
- ممنون نظر لطفته پسر عمو
و هنوز نشسته بودم که زنگ خورد بچه ها تک تکشون از خوشحالی داد و فریاد میزدن و از کلاس بیرون میرفتن وقتی همه رفتن استاد به من گفت: تنها کسی که تمام جزوه ها رو داره جئون جونگ کوکه میتونی ازش بگیری پسر خوبیه حتما کمکت میکنه
- چشم فردا حتما ازش میگیرم خسته نباشید
چشم چشم کردم تا تیهونگو پیدا کنم ولی انگاری که تو این مدرسه ی بزرگ گم شدم !!
تالیا
از ماشین پیاده شدم بیشتر جمعیت اینجا پسرن ! گفته بودن ولی با دیدنش بیشتر تعجب کردم منکه هاج و واج دانشگاه عجیبو میدیدم یهو با صدایه استاد از رویا بیرون اومدم
- تالیا جان خوش اومدی بیا بریم کلاست رو انتخاب کن
- خیلی ممنون
- چی شد که تصمیم گرفتی دانشگاه به اون خوبی تو انگیلیسو ول کنی بیا اینجا
- میدونید من داخل کره بدنیا اومدم پدرمم اصالتش کره ایه احساس کردم اگه به کشور خودم برگردم خیلی بهتره
-اوه چه جالب این کلاس بندیامونه عزیزم کلاس ای خوشحال میشه که تو داخلش باشی اروم ترین کلاس و البته ممتاز ترین کلاسمونه
-کیم تیهونگ داخل کدوم کلاسه ؟
- کلاس دی ولی اون کلاس اصلا مناسب شما نیست اخه میدونید
حرفشو قطع کرد
- میشه اسمه منو داخل کلاس دی بنویسید ؟
- اوه باشه بلاخره انتخاب با شماست
راه کلاسو بهم نشون داد و اضافه کرد : بهت پیشنهاد میدم تا استاد تون نیومده نری تو
– باشه ممنون
استاد اومد برندازی به چهره و لباسام کرد
- دختر جون گم شدی؟ کلاس ای اون وره
- نه استاد اسمم من تالیاست دانشجویه جدید
کلی تعجب کرد ولی خودشو زود جمع کرد
- خب بهتر من اول برم
استاد رفت داخل دو دقیقه بعد منو صدا کرد
وقتی داخل رفتم حتی یه دونه دخترم نبود خیلی عجیبه همه یجوری نگام میکردن انگار ادم فضاییم به جز دو نفر یه پسر که معلوم بود داره انالیز میکنه که چند وقت اینجا مهمونم
و تیهونگ پسرعموم که یه لبخنده موزیانه به لب داشت فکر کنم میخواست به بقیه بفهمونه حدس میزدم
- سلام من تالیام از اشنایی باهاتون خوشبختم من تازه اومدم کره امیدوارم هوامو داشته باشید
بعدم از معلم درخواست کردم که پیش تیهونگ بشینم
- از اخرین باری که دیدمت چقدر بزرگ شدی دختر !
من با تیهونگ خیلی صمیمی نبودم برای همین تعجب کردم که انقدر باهام راحته تازشم با هم بزن قدش دوران بچگیمونو انجام دادیم خیلی خوشحال بودم که تیهونگ از اون موقع تا الان عوض نشده
- ممنون نظر لطفته پسر عمو
و هنوز نشسته بودم که زنگ خورد بچه ها تک تکشون از خوشحالی داد و فریاد میزدن و از کلاس بیرون میرفتن وقتی همه رفتن استاد به من گفت: تنها کسی که تمام جزوه ها رو داره جئون جونگ کوکه میتونی ازش بگیری پسر خوبیه حتما کمکت میکنه
- چشم فردا حتما ازش میگیرم خسته نباشید
چشم چشم کردم تا تیهونگو پیدا کنم ولی انگاری که تو این مدرسه ی بزرگ گم شدم !!
۲۷.۵k
۰۳ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.