part4:devil's angle🏹
part4:devil's angle🏹
کیم ناهی و چوی یونجون بهتره بیاید داخل مدرسه "اون صدای لیسا بود
یونجون پلکاشو روهم فشار داد"دختره ی اشغال"
****
ناهی برگشت سر کلاسش استرس بدی داشت.و همش سعی داشت خودش رو اروم کنه.با پاهاش ضرب گرفته بود.
معلم وارد شد.به احترامش بلند شدن.به معلم نگاهی انداخت جدید بود؟؟؟اره یک معلم جدید. و لعنتی که ناهی با ورودش از همون اول متفاوت بودنش رو با بقیه حس کرد
"اونم یه الهه بود مثله خودش"و لعنت.
***
معلم جدیدشون یه مرد قد بلند با شونه ای پهن بود."کیم سوکجین هستم دبیر جدید فیزیکتون"اخمی حذابی کرد جوون میزد در حد 28سال بدون هیچ حرف اضافه ای شروع به درس دادن کرد.
زنگ خورد و ناهی خدارو شکر کرد. خواست از کلاس بزنه بیرون که با صدای معلم حدیدشون ایستاد و چشاش و بست"کیم ناهی بمون تو کلاس باهات کار دارم"و لعنت به این شانس.
***
ناهی جلو میز معلم رو صندلی نشسته بود"خب..."معلمش بهتره بگه اقای کیم عینکش رو زد و با در اوردن پوشه ای از توش ورقه ای در اورد.
"کیم ناهی...17ساله..."ناهی اب دهنش رو قورت داد اقای کیم سرش رو بالا اورد.
"ناهی!!!چ اسم اشنایی؟؟؟!!!" اقای کیم گفت و یه ابرو بالا انداخت" ناهی تو یک الهه ی عشقی درسته؟؟!!"ناهی بدجور ترسیده بود خیری اروم سرش رو تکون داد" اولین چیزی ک به عنوان یک الهه ی عشق یاد میگیری چیع؟؟؟"
ناهی دهنش و باز کرد" عشق...فقط...برا انسان هاست"اقای کیم سرش رو تکون داد" میبینم خوب قوانین رو بلدی ولی چرا شکوندیشون؟؟!!"
ناهی سرش رو پایین انداخت بغض راه گلوش رو گرفته بود"من...من..." اقای کیم دستش و محکم کوبید رو میز و باعث جمع شدن ناهی شد.
اقای کیم همینطور که بالا سرع ناهی ایستاده بود اون یکی دستشم رو میز گذاشت و سرش رو به جلو خم کرد"ناهی....عشق فقط برا انسان هاست...عشق برای ما الهه ها وجود نداره" خیلی اروم گفت.
"درست میگید..."اقای کیم که انگار اروم تر شده بود سرش رو فقط برای تایید حرف ناهی تکون داد" سعی کن فراموشش کنی ناهی فقط باعث خراب شدن خودت میشی"
***
ناهی در حالی که اشکاش رو پاک میکرد از حموم زد بیرون اقای کیم بهش یه فرست داده بود که همه چیزو درست کنه ولی چرا نمیفهمید این یه عشقه....عشق.
"مبارزه....من برای مبارزه اماده ام
ولی من گفتم اونو نمیخوام....ولی اگه بخوام چی؟؟؟"
"چون ظلم و ستم همیشه تو فیلم ها برنده میشن"
________________________________________________
گشاد نباشید نظر بدید عشقااا:|
بخاطر تاخیر ببخشید اتفاقی بزام افتاد نتونستم بزارم همین الانم فقط بخاطر شما گزاشتم پس با نظراتون بهم انرژی بدید**
#thearcher
کیم ناهی و چوی یونجون بهتره بیاید داخل مدرسه "اون صدای لیسا بود
یونجون پلکاشو روهم فشار داد"دختره ی اشغال"
****
ناهی برگشت سر کلاسش استرس بدی داشت.و همش سعی داشت خودش رو اروم کنه.با پاهاش ضرب گرفته بود.
معلم وارد شد.به احترامش بلند شدن.به معلم نگاهی انداخت جدید بود؟؟؟اره یک معلم جدید. و لعنتی که ناهی با ورودش از همون اول متفاوت بودنش رو با بقیه حس کرد
"اونم یه الهه بود مثله خودش"و لعنت.
***
معلم جدیدشون یه مرد قد بلند با شونه ای پهن بود."کیم سوکجین هستم دبیر جدید فیزیکتون"اخمی حذابی کرد جوون میزد در حد 28سال بدون هیچ حرف اضافه ای شروع به درس دادن کرد.
زنگ خورد و ناهی خدارو شکر کرد. خواست از کلاس بزنه بیرون که با صدای معلم حدیدشون ایستاد و چشاش و بست"کیم ناهی بمون تو کلاس باهات کار دارم"و لعنت به این شانس.
***
ناهی جلو میز معلم رو صندلی نشسته بود"خب..."معلمش بهتره بگه اقای کیم عینکش رو زد و با در اوردن پوشه ای از توش ورقه ای در اورد.
"کیم ناهی...17ساله..."ناهی اب دهنش رو قورت داد اقای کیم سرش رو بالا اورد.
"ناهی!!!چ اسم اشنایی؟؟؟!!!" اقای کیم گفت و یه ابرو بالا انداخت" ناهی تو یک الهه ی عشقی درسته؟؟!!"ناهی بدجور ترسیده بود خیری اروم سرش رو تکون داد" اولین چیزی ک به عنوان یک الهه ی عشق یاد میگیری چیع؟؟؟"
ناهی دهنش و باز کرد" عشق...فقط...برا انسان هاست"اقای کیم سرش رو تکون داد" میبینم خوب قوانین رو بلدی ولی چرا شکوندیشون؟؟!!"
ناهی سرش رو پایین انداخت بغض راه گلوش رو گرفته بود"من...من..." اقای کیم دستش و محکم کوبید رو میز و باعث جمع شدن ناهی شد.
اقای کیم همینطور که بالا سرع ناهی ایستاده بود اون یکی دستشم رو میز گذاشت و سرش رو به جلو خم کرد"ناهی....عشق فقط برا انسان هاست...عشق برای ما الهه ها وجود نداره" خیلی اروم گفت.
"درست میگید..."اقای کیم که انگار اروم تر شده بود سرش رو فقط برای تایید حرف ناهی تکون داد" سعی کن فراموشش کنی ناهی فقط باعث خراب شدن خودت میشی"
***
ناهی در حالی که اشکاش رو پاک میکرد از حموم زد بیرون اقای کیم بهش یه فرست داده بود که همه چیزو درست کنه ولی چرا نمیفهمید این یه عشقه....عشق.
"مبارزه....من برای مبارزه اماده ام
ولی من گفتم اونو نمیخوام....ولی اگه بخوام چی؟؟؟"
"چون ظلم و ستم همیشه تو فیلم ها برنده میشن"
________________________________________________
گشاد نباشید نظر بدید عشقااا:|
بخاطر تاخیر ببخشید اتفاقی بزام افتاد نتونستم بزارم همین الانم فقط بخاطر شما گزاشتم پس با نظراتون بهم انرژی بدید**
#thearcher
۱۸.۵k
۲۳ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.