زندگی مخفی پارت سیزدهم بخش دوم
حس من نسبت به کوک اضافی بود یه حس یه طرفه
اون از من کوچیک تره نباید بهش علاقه مند میشدم
فقط نامجون میدونه که من روی جونگ کوک کراشم
ولی کوک جی اف (مخفف گرل فرند girl friend)داره پس من باید احساساتم رو خاموش کنم
دلم گرفته بود لباسمو عوض کردم و رفتم بیرون
داشتم تو پارک راه میرفتم دیدم یکی روی زمین افتاده نزدیک تر رفتم
دی...دم پسره چ..اق....و خورده بود
گوشیمو سریع از تو جیبم درآوردم و به آمبولانس زنگ زدم ولی شارژ نداشت لعنت به این شانس تلاش کردم باهاش حرف بزنم
+هی هی حالت خوبه بیدار شو
تو هنوز جوونی نباید اتفاقی برات بیوفته
صورتش خیلی قشنگ بود و لباس سفید تنش بود و با خون رنگش کامل قرمز شده بود
چاقو به معدش برخورد کرده بود و خون زیادی از دست داده بود
شال گردنم رو درآوردم و گذاشتم روی زخمش و فشار دادم
-آی .......فش..ار ....نده
+تو زنده ای خدا رو شکر
خب چشماتو باز نگه دار و به حرفام گوش کن
-خوا..بم می..اد ......درد ...دارم
+میدونم میدونم ولی نباید بخوابی
گوشیت کجاست
-ت....تو .....جیبمه
گوشیشو درآوردم و خدایا رمز داشت
+رمزش چیه
-k I m کی آی ام
+اوکی به کی زنگ بزنم
جیمین بزار ببینم
&های تهیونگ شی خوبی
+سلام من تهیونگ نیستم جنی ام ببین اون چاقو خور...... ....
آه گوشیش شارژ نداره
جنی:بیا دستتو بزار روی دوشم و بلند شو بیا بریم بیمارستان
دستشو دور گردنم گرفتم و آروم آروم بردمش
از خیابون رد شدیم و به ماشین وایساده و یه دختره و پسره اومدن بیرون پسره سریع دویید جلو و مارو دید اونو کمک گرفت و سریع رسیدیم به بیمارستان
اهیون:پرستار ها مریض داریم
..............
اون از من کوچیک تره نباید بهش علاقه مند میشدم
فقط نامجون میدونه که من روی جونگ کوک کراشم
ولی کوک جی اف (مخفف گرل فرند girl friend)داره پس من باید احساساتم رو خاموش کنم
دلم گرفته بود لباسمو عوض کردم و رفتم بیرون
داشتم تو پارک راه میرفتم دیدم یکی روی زمین افتاده نزدیک تر رفتم
دی...دم پسره چ..اق....و خورده بود
گوشیمو سریع از تو جیبم درآوردم و به آمبولانس زنگ زدم ولی شارژ نداشت لعنت به این شانس تلاش کردم باهاش حرف بزنم
+هی هی حالت خوبه بیدار شو
تو هنوز جوونی نباید اتفاقی برات بیوفته
صورتش خیلی قشنگ بود و لباس سفید تنش بود و با خون رنگش کامل قرمز شده بود
چاقو به معدش برخورد کرده بود و خون زیادی از دست داده بود
شال گردنم رو درآوردم و گذاشتم روی زخمش و فشار دادم
-آی .......فش..ار ....نده
+تو زنده ای خدا رو شکر
خب چشماتو باز نگه دار و به حرفام گوش کن
-خوا..بم می..اد ......درد ...دارم
+میدونم میدونم ولی نباید بخوابی
گوشیت کجاست
-ت....تو .....جیبمه
گوشیشو درآوردم و خدایا رمز داشت
+رمزش چیه
-k I m کی آی ام
+اوکی به کی زنگ بزنم
جیمین بزار ببینم
&های تهیونگ شی خوبی
+سلام من تهیونگ نیستم جنی ام ببین اون چاقو خور...... ....
آه گوشیش شارژ نداره
جنی:بیا دستتو بزار روی دوشم و بلند شو بیا بریم بیمارستان
دستشو دور گردنم گرفتم و آروم آروم بردمش
از خیابون رد شدیم و به ماشین وایساده و یه دختره و پسره اومدن بیرون پسره سریع دویید جلو و مارو دید اونو کمک گرفت و سریع رسیدیم به بیمارستان
اهیون:پرستار ها مریض داریم
..............
۲.۶k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.