ویو کوک
ویو کوک
کم کم چشمام رو باز کردم نتونستم چهره اونو ببینم ولی تونستم خالی روی گردن بود رو ببینم
پایان فلش بک
کوک = ات میشه یچیزی ازت بپرسم ؟
ات = چی ؟
کوک = ۴ سال پیش کسی رو نجات دادی و به بیمارستان بردی ؟
ویو ات
یکم فک کردم و با خودم گفتم نکنه این همون پسر ۴ سال پیشه ؟ برلی همین گفتم = امم چیزه نه نشده چطور
کوک = با اینکه میدونم داری بهم دروغ میگی بیخیال میشم
ویو کوک
فهمیدم چرا بهم دروغ گفت اون اون موقع ماسک داشت حتما نمیخواست بفهمم کیه برای همین بیخیال شدم
رسیدم رفتیم تو یه پاساژ و ات لباس های زیادی رو امتحان کرد و کوک هم بعضی هاشونو پسند میکرد تا اینکه
کم کم چشمام رو باز کردم نتونستم چهره اونو ببینم ولی تونستم خالی روی گردن بود رو ببینم
پایان فلش بک
کوک = ات میشه یچیزی ازت بپرسم ؟
ات = چی ؟
کوک = ۴ سال پیش کسی رو نجات دادی و به بیمارستان بردی ؟
ویو ات
یکم فک کردم و با خودم گفتم نکنه این همون پسر ۴ سال پیشه ؟ برلی همین گفتم = امم چیزه نه نشده چطور
کوک = با اینکه میدونم داری بهم دروغ میگی بیخیال میشم
ویو کوک
فهمیدم چرا بهم دروغ گفت اون اون موقع ماسک داشت حتما نمیخواست بفهمم کیه برای همین بیخیال شدم
رسیدم رفتیم تو یه پاساژ و ات لباس های زیادی رو امتحان کرد و کوک هم بعضی هاشونو پسند میکرد تا اینکه
۱.۶k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.