شاهانه گدایی کن
چرا ما باور داریم که باید توی چیز های بزرگ از ائمه کمک بخواییم
توی همه چیز باید کمک بخواییم چه کوچیک چه بزرگ
امروز میخواستم لباس بشورم بخاری جلوی لباس شویی گفتم نمیشه که شست رفتم بخاری رو بلند کنم نشد گفتم پس ولش کن نمیشورم
داشتم میرفتم یه لحظه توذهنم اومدیا گفتم همینقد راحت میخوای بری
یه لحظه برگشتم گفتم باشه یه بار دیگه امتحان میکنم شد میشورم نشد نمی شورم
رفتم سراغش دو دستمو داخل همون جای دست که دوطرفش داره گرفتم خب مثل قبل بود با یاعلی گفتن یکم آوردشم سمت خودم و آروم جوری که تعادلم بهم نخوره گذاشتم رو پله اول یه لحظه داخل ذهنم اومد ما که یاعلی میگیم تغییری تو وزنش میکنه یادم اومد یکی تو برنامه زندگی پس از زندگی میگفت اون دنیا بهم گفتن فک میکنی اگه ما بهت کمک نمیکردیم میتونستی تنهایی خودت دسته رو بلند کنی
گفتم بذار منم یه امتحانی بکنم واقعا جدی یه یاعلی مدد گفتم وقتی داشتم بلند میکردم واقعا خودم احساس کردم وزنش کم شد جوری که تونستم بلندش کنم بزارمش کنار بعد که داشتم لباسشویی رو پر اب میکردم گفتم بزار یه بار دیگه امتحان کنم اینبار بدون یاعلی بزار ببینم میتونم بلندش کنم مثل قبل ۲بار رفتم سراغش ولی نتونستم بازوهام توانش رو نداشت همین که یکم بخاری بالا میومد بازوهام دیگه تحمل نمیکرد
نه اینکه تاحالا با علی نگفتم تاحالا اینجوری دقت نکرده بودم
توی همه چیز باید کمک بخواییم چه کوچیک چه بزرگ
امروز میخواستم لباس بشورم بخاری جلوی لباس شویی گفتم نمیشه که شست رفتم بخاری رو بلند کنم نشد گفتم پس ولش کن نمیشورم
داشتم میرفتم یه لحظه توذهنم اومدیا گفتم همینقد راحت میخوای بری
یه لحظه برگشتم گفتم باشه یه بار دیگه امتحان میکنم شد میشورم نشد نمی شورم
رفتم سراغش دو دستمو داخل همون جای دست که دوطرفش داره گرفتم خب مثل قبل بود با یاعلی گفتن یکم آوردشم سمت خودم و آروم جوری که تعادلم بهم نخوره گذاشتم رو پله اول یه لحظه داخل ذهنم اومد ما که یاعلی میگیم تغییری تو وزنش میکنه یادم اومد یکی تو برنامه زندگی پس از زندگی میگفت اون دنیا بهم گفتن فک میکنی اگه ما بهت کمک نمیکردیم میتونستی تنهایی خودت دسته رو بلند کنی
گفتم بذار منم یه امتحانی بکنم واقعا جدی یه یاعلی مدد گفتم وقتی داشتم بلند میکردم واقعا خودم احساس کردم وزنش کم شد جوری که تونستم بلندش کنم بزارمش کنار بعد که داشتم لباسشویی رو پر اب میکردم گفتم بزار یه بار دیگه امتحان کنم اینبار بدون یاعلی بزار ببینم میتونم بلندش کنم مثل قبل ۲بار رفتم سراغش ولی نتونستم بازوهام توانش رو نداشت همین که یکم بخاری بالا میومد بازوهام دیگه تحمل نمیکرد
نه اینکه تاحالا با علی نگفتم تاحالا اینجوری دقت نکرده بودم
۶۲۹
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.