سناریو
وقتی بهش میگی :(بیکاری؟!)
نامجون:چی کار؟؟
ا/ت: همینجوری گفتم
نامجون:اهاا
کوک: بستگی داره چه کاری باشه(😈😈😈)
ا/ت: چرا اینجوری نگام میکنی؟
کوک(از صندلیش بلند میشه و ..... 🔞🔞
تهیونگ: اگه اون باشه که
ا/ت: اصلا اون نیست ول کن تو رو خدا
تهیونگ: حرف گفته شده پس گرفته نمیشود
) میاد روت🔞
جین: الان دارم خودمو تو آینه نگا میکنم مگه کوری
ا/ت: وات هل
جین: بابا من چقد جیگرم جوننننن
ا/ت: حالا یه لحظه....
هوپی: اوممم چیه؟
ا/ت: بیکاری
هوپی: نه فعلا کار دارم... حالا چیکار داری
ا/ت: هیچی هیچی ولش کن
هوپی: وایسا ببینم(🔞)
شوگا:خوابمممم
ا/ت: اوکی
شوگا:اگه بخوام باید بیای رو تخت
ا/ت: سریع در رفت
جیمین :( هیچی نمیگه سریع میاد روت🔞🔞🔞🔞
نامجون:چی کار؟؟
ا/ت: همینجوری گفتم
نامجون:اهاا
کوک: بستگی داره چه کاری باشه(😈😈😈)
ا/ت: چرا اینجوری نگام میکنی؟
کوک(از صندلیش بلند میشه و ..... 🔞🔞
تهیونگ: اگه اون باشه که
ا/ت: اصلا اون نیست ول کن تو رو خدا
تهیونگ: حرف گفته شده پس گرفته نمیشود
) میاد روت🔞
جین: الان دارم خودمو تو آینه نگا میکنم مگه کوری
ا/ت: وات هل
جین: بابا من چقد جیگرم جوننننن
ا/ت: حالا یه لحظه....
هوپی: اوممم چیه؟
ا/ت: بیکاری
هوپی: نه فعلا کار دارم... حالا چیکار داری
ا/ت: هیچی هیچی ولش کن
هوپی: وایسا ببینم(🔞)
شوگا:خوابمممم
ا/ت: اوکی
شوگا:اگه بخوام باید بیای رو تخت
ا/ت: سریع در رفت
جیمین :( هیچی نمیگه سریع میاد روت🔞🔞🔞🔞
۲۲.۸k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.