وقتی توی مدرسه برات قلدری میکرد

پارت ۱۱




پرش زمان به فردا صبح
_میگم ات منو دوست پسرت معرفی کن
+اگه نکنم چی
_خودم میکنم
+😑
_اینطوری هم نکن
+باشه بابا بریم دیر شد
رفتیم مدرسه ولی وقتی از ماشین پیاده شدم همه ی جوری نگام میکرن
که کوک دستم رو گرفت
+هی چی کار میکنی
_چی بهت گفتم
+به من چه
_به تو همه چی
&هی ات
+بله
&ببخشید 🥺
+چرا
&تو اون عکس رو نزاشته بودی
+نه
&خوب ببخشید
+با
_من اجازه نمی‌دم دوست دخترم با ی ج.ن.د.ه دوست باشه
&چی میگی
_دوست پسرشم مشکل داری
&آره
_چه جالب من مشکل ندارم
دست ات رو گرفت و برد تو کلاس
🐨میبینم دوست دختر جدید پیدا کردی
_آره
🐿️چه عجب تو عمرت ی بار رل زدی
+مشکل داری
🐱زبون درازم که هست
+میام میزنمتا
🐥وحشی هم هست منو نزنیا
+یا کوک نگا کن
_ولش کنید دیگه
🐻ما رو به خاطر ی دختر فروختی
+😭
_نوچ به گریش انداختد
کوک نشست و ات رو تو ب.غلش جا داد
+یا چی کار میکنی
_دوست دارم
+دوستت غلط کرده
🐹یا
+کوککککککککککک
_گوشم
+ی چیزی بهشون بگو وگرنه من میدونم با اینا
_باشه همه ساکت


#چندپارتی