ماهمه مرده ایم

#ماهمه_مرده_ایم
Part 4

و دیگه همه میخواستن برن که یوچان گفت


_همه باید دور هم حلقه بزنیم و از هم دور نشیم فهمیدن
همه: اره
_خوبه زود باشید بریم



از اتاق اومدن بیرون دور هم حلقه زدن و زامبی ها دیدنشون حجوم اوردن سمتشون با تمام قدرتشون پرتشون میکردن اونور که یهو دسته سوهو از بین محفظشون افتاد بیرون توسط یک زامبی گاز گرفته شد


٪سوهو نه(داد)
÷نهههههه(داد)
♡سوهوووو(داد)
=سوهو(داد)



سوهو خودشو پرت کرد بین زامبی ها تا بچه ها بتونن فرار کنن همشون بخاطر سوهو گریه میکردن و تونستن بلخره اونجا رو رد کنن انا سریع رفتن سمت کلاس ها سریع رفتن داخل یکی از کلاس ها درو بستن و کلی چیز گذاشتن جلو در و رفتن نشستن یک گوشه داشتن گریه میکردن


٪همه چی تقصیر توعه هانول(بغض)
÷من متسفام
♡الان همه چی درست شده بخاطر تو دوستمون از دست دادیم(گریه)
+بچه ها دارن میان پنجره ها رو ببندید
~وای نه


ادامه دارد......