پارت ۲۱ : Black Woolf...
تهیونگ تت این صحنه رو دید به سمت جونگ کوک دوید و اونو برآید استایل بعل کرد و بردش بیمارستان تو راه یه ماسک مشکی زد به صورت جونگ کوک و اونو برد داخل بیمارستان
دکتر : آقای کیم به خاطر ضعف شدید بیهوش شدن
معده شونم که ضعیف شده
براشون یه سرم زدیم و تا پایان سرم بیمارستان و بعدش مرخصاً و ممکنه وسطای سرم بهوش بیا. و اینکه
باید حسابی بهشون رسیدگی بشه و تا یه هفته ای باید غذا های سبک و مایعات بخورن و برای تقویت معدشون هم اینکارو انجام بدن هم معدشون خوبه هم بدن روتین سالمی میگیره
۱- از سردیجات پرهیز کنن
۲- آب رو در روز ایستاده و در شب نشسته بخورن که حات تهوع نگیرن
۳- هر هشت ساعت یکبار از قرص زنجبیل استفاده کنید
۴- هروز صبح قبل از خوردن هرچیز یک لیوان آب گرم بخورن که به دفع سموم بدنشون کمک میکنه
تهیونگ : ممنون دکتر
دکتر : وظیفه اس مستر کیم
و از اتاق خارج شد
تهیونگ روی صندلی نشست و موهای پسرک رو نوازش میکرد
و با عشق منتظر بود تا چشماش رو باز کنه
جونگ کوک
یعد از نیم ساعت یاز کرد و با چشمای مشتاق تهیونگ روبه رو شد
تهیونگ : بلاخره بیدار شدی بیبی بانی
جونگ کوک نای جواب دادن نداشت س بل اخم بزرگی سرشو بر گردوند به سمتی دیگه که تهیونگ با اخم چونه ی جونگ کوک و گرفت و گفت : ببین هرکاری میخوای بکن فقط حق اینکه باهام قهر کنی و نگاهتو ازم بدزدی نداری امگا فهمیدییی ( عصبی )
جونگ کوک بلاخره به حرف اومد و گفت : بین آلفای پیر زشت من چیزی جز یه همخونه ی ساده برات نیستم فهمیدی بس حدتو بدون ( با صدای گرفته و ضعیف )
تهیونگ میدونست آخرش این پسر واسه ی خودشه پس هیچی نگفت و فقط موهای جونگ کوک و ناز کرد
و با لبخندی مستطیلی نگاهش کرد
گرگش بیش از حد برای جفتش بیقراری میکرد ولی جفتش اصلا نگاهشم نمیکرد
غم بدی دل تهیونگو گرفته بود
سرم جونگ کوک تموم شد و رفتن خونه
جونگ کوک توی راه خواب رفت
و سرش روی سینه ی تهیونگ فرود اومد و جونگ کوک با خوابی شیرین فرورفته بود
تهیونگ بعد از رسیدن جونگ کوک رو برآید استایل بغل کرد و برد داخل اتاق خودش و کنارش دراز کشید و خوابید
دکتر : آقای کیم به خاطر ضعف شدید بیهوش شدن
معده شونم که ضعیف شده
براشون یه سرم زدیم و تا پایان سرم بیمارستان و بعدش مرخصاً و ممکنه وسطای سرم بهوش بیا. و اینکه
باید حسابی بهشون رسیدگی بشه و تا یه هفته ای باید غذا های سبک و مایعات بخورن و برای تقویت معدشون هم اینکارو انجام بدن هم معدشون خوبه هم بدن روتین سالمی میگیره
۱- از سردیجات پرهیز کنن
۲- آب رو در روز ایستاده و در شب نشسته بخورن که حات تهوع نگیرن
۳- هر هشت ساعت یکبار از قرص زنجبیل استفاده کنید
۴- هروز صبح قبل از خوردن هرچیز یک لیوان آب گرم بخورن که به دفع سموم بدنشون کمک میکنه
تهیونگ : ممنون دکتر
دکتر : وظیفه اس مستر کیم
و از اتاق خارج شد
تهیونگ روی صندلی نشست و موهای پسرک رو نوازش میکرد
و با عشق منتظر بود تا چشماش رو باز کنه
جونگ کوک
یعد از نیم ساعت یاز کرد و با چشمای مشتاق تهیونگ روبه رو شد
تهیونگ : بلاخره بیدار شدی بیبی بانی
جونگ کوک نای جواب دادن نداشت س بل اخم بزرگی سرشو بر گردوند به سمتی دیگه که تهیونگ با اخم چونه ی جونگ کوک و گرفت و گفت : ببین هرکاری میخوای بکن فقط حق اینکه باهام قهر کنی و نگاهتو ازم بدزدی نداری امگا فهمیدییی ( عصبی )
جونگ کوک بلاخره به حرف اومد و گفت : بین آلفای پیر زشت من چیزی جز یه همخونه ی ساده برات نیستم فهمیدی بس حدتو بدون ( با صدای گرفته و ضعیف )
تهیونگ میدونست آخرش این پسر واسه ی خودشه پس هیچی نگفت و فقط موهای جونگ کوک و ناز کرد
و با لبخندی مستطیلی نگاهش کرد
گرگش بیش از حد برای جفتش بیقراری میکرد ولی جفتش اصلا نگاهشم نمیکرد
غم بدی دل تهیونگو گرفته بود
سرم جونگ کوک تموم شد و رفتن خونه
جونگ کوک توی راه خواب رفت
و سرش روی سینه ی تهیونگ فرود اومد و جونگ کوک با خوابی شیرین فرورفته بود
تهیونگ بعد از رسیدن جونگ کوک رو برآید استایل بغل کرد و برد داخل اتاق خودش و کنارش دراز کشید و خوابید
۷.۱k
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.