مثنی وثلاث ورباع...
مثنی وثلاث ورباع...
« دین یعنی تعادل فردی و اجتماعی و نشانه یک انسان مسلمان یا کشور مسلمان در مشاهده این برابری و توازن ها بروز می کند.»
ازدواج یک نوع در قرآن تعریف شده با احکام مخصوص به خودش. ازدواج به شکل دائم و با قبول مسئولیت و سرپرستی مرد نسبت به زن وجود دارد که در صورت رضایت مرد برای چند همسری و موافقت زن، نهایتا چهار همسر امکان پذیر است.
کمتر خانمی با ازدواج مجدد همسرش موافق است ولی اگر همان خانم مجرد شد با این حکم دیگر مخالفتی ندارد. صمیمیت بین دو زن یا دختران مجرد خیلی قوی هست و چه ایرادی خواهد داشت که با یک نفر ازدواج کنند؟ حتما این رفاقت دختر خانم ها را دیده اید که بسیار یک دل هستند ولی اگر یکی ازدواج کرد و دیگری ممکن هست سالها مجرد بماند ولی حس انحصار طلبی مانع از تقسیم شوهر بین دو دوست می شود.
از دست دادن شوهر در نتیجه جنگ یا طلاق یا تصادف و.. ممکن هست در زندگی هر زنی رخ بدهد شاید همدلی خانم ها با هم نتیجه بهتری برای خودشان داشته باشد.
صرف نظر از درست یا غلط بودن کار برخی از مردها برای مبارزه به کشورها اطراف می روند و مراسم تشییع برخی از آنها هم مرتب تکرار می شود. خودمان را بجای یک زن قرار دهیم که جنازه شوهرش را تحویل می گیرد. بعد از گذر زمان آیا این فکر به ذهن خطور نمی کند که چرا شوهر من زنده برنگشت یا برای چه کسی و هدفی جانش را از دست داد. آیا پیروان آن هدف و مکتب امروز مسئولیت مرا به عهده می گیرند؟ امور مالی و نیاز های روحی، جسمی من به عهده کیست؟
بی شک برای سیاست مدارها اهمیتی ندارد که یک زن بی سرپرست می شود و به او توصیه خویشتن داری می کنند در صورتی که اسلام (حقیقی) به همسری گرفتن زنان بی سرپرست شده را واجب می کند ( در صورت تمایل زن به ازدواج مجدد)
همین دستور برای سایر زنان مومنه که شوهر ندارند هم وجود دارد. و اما مرد یک ظرفیت محدود مالی و عاطفی دارد. تعدد زوج برای مرد به معنی چند برابر شدن روابط جنسی نیست یا در امور مالی بجز مسئولیت بیشتر نتیجه ای دیگر ندارد و با این دو دلیل منطقی نیست که مردی به دنبال زن دوم برود مگر به دلیل اول آیه.
پسرهای مجرد بسیاری هستند که برای ازدواج نیازمند خانه و شغل هستند و در صورت حمایت رهبران سیاسی و مذهبی، جامعه نامتعادل کنونی به توازن می رسد و شاهد مشکلات مجردی نخواهیم بود.
« دین یعنی تعادل فردی و اجتماعی و نشانه یک انسان مسلمان یا کشور مسلمان در مشاهده این برابری و توازن ها بروز می کند.»
ازدواج یک نوع در قرآن تعریف شده با احکام مخصوص به خودش. ازدواج به شکل دائم و با قبول مسئولیت و سرپرستی مرد نسبت به زن وجود دارد که در صورت رضایت مرد برای چند همسری و موافقت زن، نهایتا چهار همسر امکان پذیر است.
کمتر خانمی با ازدواج مجدد همسرش موافق است ولی اگر همان خانم مجرد شد با این حکم دیگر مخالفتی ندارد. صمیمیت بین دو زن یا دختران مجرد خیلی قوی هست و چه ایرادی خواهد داشت که با یک نفر ازدواج کنند؟ حتما این رفاقت دختر خانم ها را دیده اید که بسیار یک دل هستند ولی اگر یکی ازدواج کرد و دیگری ممکن هست سالها مجرد بماند ولی حس انحصار طلبی مانع از تقسیم شوهر بین دو دوست می شود.
از دست دادن شوهر در نتیجه جنگ یا طلاق یا تصادف و.. ممکن هست در زندگی هر زنی رخ بدهد شاید همدلی خانم ها با هم نتیجه بهتری برای خودشان داشته باشد.
صرف نظر از درست یا غلط بودن کار برخی از مردها برای مبارزه به کشورها اطراف می روند و مراسم تشییع برخی از آنها هم مرتب تکرار می شود. خودمان را بجای یک زن قرار دهیم که جنازه شوهرش را تحویل می گیرد. بعد از گذر زمان آیا این فکر به ذهن خطور نمی کند که چرا شوهر من زنده برنگشت یا برای چه کسی و هدفی جانش را از دست داد. آیا پیروان آن هدف و مکتب امروز مسئولیت مرا به عهده می گیرند؟ امور مالی و نیاز های روحی، جسمی من به عهده کیست؟
بی شک برای سیاست مدارها اهمیتی ندارد که یک زن بی سرپرست می شود و به او توصیه خویشتن داری می کنند در صورتی که اسلام (حقیقی) به همسری گرفتن زنان بی سرپرست شده را واجب می کند ( در صورت تمایل زن به ازدواج مجدد)
همین دستور برای سایر زنان مومنه که شوهر ندارند هم وجود دارد. و اما مرد یک ظرفیت محدود مالی و عاطفی دارد. تعدد زوج برای مرد به معنی چند برابر شدن روابط جنسی نیست یا در امور مالی بجز مسئولیت بیشتر نتیجه ای دیگر ندارد و با این دو دلیل منطقی نیست که مردی به دنبال زن دوم برود مگر به دلیل اول آیه.
پسرهای مجرد بسیاری هستند که برای ازدواج نیازمند خانه و شغل هستند و در صورت حمایت رهبران سیاسی و مذهبی، جامعه نامتعادل کنونی به توازن می رسد و شاهد مشکلات مجردی نخواهیم بود.
۵.۸k
۱۶ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.