pt: ¹⁷♡bad boy
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
خوابش برد که همه جا سکوت بود که یهو راننده گفت آقا بنزین تموم کردیم
سوهو: چی... احمقااا
سوهو: الان از کجا بنزین گیر بیاریم
بادیگارد: الان میرم تو خیابون شاید یکی داد
سوهو: بجنب نبینمت
«هیچی نمیگفت»
«سوهو حوصلش سر رفت و چسب دهن ا/ت رو باز کرد ولی هیچی نگفت و همنجوری ساکت موند»
بادیگارد:«با صدایی که از دور میومد» آقا مطمعنی که مشکل بنزین نیست باشه بزار بپرسم...
بادیگارد: آقا میگن باید یه جا از ماشین دستکاری بشه مشکل بنزین نداره ماشین
سوهو: بگو بیاد تو ببینم میتونه کمک کنه
بادیگارد: چشم هی بیا تو
ا/ت ویو:
هیچی نمیگفتم فکر میکردم حداقل بنزین تموم شده و خدا کمکم کرده ولی یکی اومد و گفت که میتونه ماشینو درست کنه خدایا چرا اینو اوردی اخه مگه چی از جونم میخوای پسره نشست تو ماشین و منم نگاهی از توی آینه بهش انداختم ولی خشکم زد اون تهیونگ بود سوهو هواسش نبود که بلند داد زدم کمککککککمم کن تهیونگ
تهیونگ برگشت و با تعجب و عصبانیت نگاهم میکرد نگاهی به دستای بستم و گریه هایی که روی صورتم خشک شده بود انداخت و سوهو رو که دیدعصبی تر شد
تهیونگ: پسررررر میکشمتتتتتتت«داد»
سوهو: اگه میتونی بکش«اروم»
«تهیونگ پاش رو روی گاز فشار داد و ماشین حرکت کرد و با سرعت از اونجا دور شد بادیگارد رو جا گذاشت و فقط با سرعت تند میرفت به یه جایی که معلوم نبود کجا»
تهیونگ: ا/تتتتت چرا با این یارو اومدییی هاااا«داد»
ا/ت: هق تقصیر من نبود اون پلاک ماشینش رو شبیه ماشین بادیگاردم کرده بود فکر کردم اون نشسته تو ماشین من هق منم سوار شدم ولی بعدش اوضاع فرق کرد هق هق ته
تهیونگ: سوهو که کاری باهات نکردددد« داد»
ا/ت: نه نه
سوهو: هه من تا تهش هستم تا اخرش باهاتم ا/ت
ا/ت: سوهو چی میگی هق
سوهو: هه میدونم که این عوضی منو میکشه ولی بازم دوستت دارم
ا/ت: س.. سوه«که ماشین با سرعت خیلی بالا رفت رو ترمز که با مخ خوردم به صندلی جلویی
تهیونگ پیاده شد»
تهیونگ: ا/ت تپ بمون سوهو پیاده شو
سوهو: چشم قربان
ا/ت: نکن تروخدا قاتل میشی
تهیونگ: فکر میکنی نبودم
ا/ت: چرت نگوو
«تهیونگ رفت ولی به ا/ت گفت همینجا بمونه و جوم نخوره»
ا/ت ویو:
اونا رفتن یعنی تهیونگ میخواد چه بلایی سر سوهو بیاره :-(
کنجکاو شدم و رفتم بیرون ماشین و یکم دنبالشون گشتم که با چیزی که دیدم خشکم زد
سوهو انقدر کتک خورده بود که صورتش پر خون بود
تهیونگ: یه بار دیگه بگی زنده نمیمونی
سوهو: اهه «سرفه» ا/ت ر. و دو.. ست. دارم
ا/ت ویو:
میخواست ضربه اخرو بزنه که یه شیشیه بقل دستم دیدم بدون تردید روی دستم کشیدم و خون از دستم سرازیر شد که جیغ بلندی کشیدم که سوهو و تهیونگ به سمتم برگشتن
تهیونگ سوهو: ا/تتتتتتت
ا/ت ویو: دیگه چیزی نفهمیدم و همونجا چشمام دیگه بجز سیاهی چیزی ندید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت خوشگلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
خوابش برد که همه جا سکوت بود که یهو راننده گفت آقا بنزین تموم کردیم
سوهو: چی... احمقااا
سوهو: الان از کجا بنزین گیر بیاریم
بادیگارد: الان میرم تو خیابون شاید یکی داد
سوهو: بجنب نبینمت
«هیچی نمیگفت»
«سوهو حوصلش سر رفت و چسب دهن ا/ت رو باز کرد ولی هیچی نگفت و همنجوری ساکت موند»
بادیگارد:«با صدایی که از دور میومد» آقا مطمعنی که مشکل بنزین نیست باشه بزار بپرسم...
بادیگارد: آقا میگن باید یه جا از ماشین دستکاری بشه مشکل بنزین نداره ماشین
سوهو: بگو بیاد تو ببینم میتونه کمک کنه
بادیگارد: چشم هی بیا تو
ا/ت ویو:
هیچی نمیگفتم فکر میکردم حداقل بنزین تموم شده و خدا کمکم کرده ولی یکی اومد و گفت که میتونه ماشینو درست کنه خدایا چرا اینو اوردی اخه مگه چی از جونم میخوای پسره نشست تو ماشین و منم نگاهی از توی آینه بهش انداختم ولی خشکم زد اون تهیونگ بود سوهو هواسش نبود که بلند داد زدم کمککککککمم کن تهیونگ
تهیونگ برگشت و با تعجب و عصبانیت نگاهم میکرد نگاهی به دستای بستم و گریه هایی که روی صورتم خشک شده بود انداخت و سوهو رو که دیدعصبی تر شد
تهیونگ: پسررررر میکشمتتتتتتت«داد»
سوهو: اگه میتونی بکش«اروم»
«تهیونگ پاش رو روی گاز فشار داد و ماشین حرکت کرد و با سرعت از اونجا دور شد بادیگارد رو جا گذاشت و فقط با سرعت تند میرفت به یه جایی که معلوم نبود کجا»
تهیونگ: ا/تتتتت چرا با این یارو اومدییی هاااا«داد»
ا/ت: هق تقصیر من نبود اون پلاک ماشینش رو شبیه ماشین بادیگاردم کرده بود فکر کردم اون نشسته تو ماشین من هق منم سوار شدم ولی بعدش اوضاع فرق کرد هق هق ته
تهیونگ: سوهو که کاری باهات نکردددد« داد»
ا/ت: نه نه
سوهو: هه من تا تهش هستم تا اخرش باهاتم ا/ت
ا/ت: سوهو چی میگی هق
سوهو: هه میدونم که این عوضی منو میکشه ولی بازم دوستت دارم
ا/ت: س.. سوه«که ماشین با سرعت خیلی بالا رفت رو ترمز که با مخ خوردم به صندلی جلویی
تهیونگ پیاده شد»
تهیونگ: ا/ت تپ بمون سوهو پیاده شو
سوهو: چشم قربان
ا/ت: نکن تروخدا قاتل میشی
تهیونگ: فکر میکنی نبودم
ا/ت: چرت نگوو
«تهیونگ رفت ولی به ا/ت گفت همینجا بمونه و جوم نخوره»
ا/ت ویو:
اونا رفتن یعنی تهیونگ میخواد چه بلایی سر سوهو بیاره :-(
کنجکاو شدم و رفتم بیرون ماشین و یکم دنبالشون گشتم که با چیزی که دیدم خشکم زد
سوهو انقدر کتک خورده بود که صورتش پر خون بود
تهیونگ: یه بار دیگه بگی زنده نمیمونی
سوهو: اهه «سرفه» ا/ت ر. و دو.. ست. دارم
ا/ت ویو:
میخواست ضربه اخرو بزنه که یه شیشیه بقل دستم دیدم بدون تردید روی دستم کشیدم و خون از دستم سرازیر شد که جیغ بلندی کشیدم که سوهو و تهیونگ به سمتم برگشتن
تهیونگ سوهو: ا/تتتتتتت
ا/ت ویو: دیگه چیزی نفهمیدم و همونجا چشمام دیگه بجز سیاهی چیزی ندید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت خوشگلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۴۱.۵k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.