فیک عشق کودکی
پارت ۱۰
جونگ یول: عطسه*
ا/ت:..کوک؟.. کاپشن بچه کو؟.. الان نی نی کوچولوم سرما میخوره!
کوک: بفرمایید آقا پسر *... سردته؟
ا/ت: بچه داشت می‌لرزید..
کوک: وقتی با یک تاپ و شلوارک میگرده همین میشه..
ا/ت: میشه بگید پس پدرش با چی میگرده؟
کوک: با..همونی که می‌دونی( الفرار)
ا/ت: کوککککک
اعضا:😂 شما ها باید برید تو یه شو بازی کنید
ا/ت: هار هار
**تو رستوران بعد غذا خوردن**
ا/ت: بچه چرا اینقدر بیحاله.. واایی نگو سرما خورده
جونگ یول:( میخواست بره بغل ا/ت) ماما ( صدای گرفته)
ا/ت: بغلش کردم*..
جونگ یول: عطسه*..( بغض) ماما
جیمین: اینجا..اینجا یه درمونگاه هستش بیاید ببریمش اینجا
*
یوهاها خوماریییی😈
جونگ یول: عطسه*
ا/ت:..کوک؟.. کاپشن بچه کو؟.. الان نی نی کوچولوم سرما میخوره!
کوک: بفرمایید آقا پسر *... سردته؟
ا/ت: بچه داشت می‌لرزید..
کوک: وقتی با یک تاپ و شلوارک میگرده همین میشه..
ا/ت: میشه بگید پس پدرش با چی میگرده؟
کوک: با..همونی که می‌دونی( الفرار)
ا/ت: کوککککک
اعضا:😂 شما ها باید برید تو یه شو بازی کنید
ا/ت: هار هار
**تو رستوران بعد غذا خوردن**
ا/ت: بچه چرا اینقدر بیحاله.. واایی نگو سرما خورده
جونگ یول:( میخواست بره بغل ا/ت) ماما ( صدای گرفته)
ا/ت: بغلش کردم*..
جونگ یول: عطسه*..( بغض) ماما
جیمین: اینجا..اینجا یه درمونگاه هستش بیاید ببریمش اینجا
*
یوهاها خوماریییی😈
۲۷.۵k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.