سناریو
وقتی با بچه تنها میمونه
اینجا بچتون کوچولو هست
لیوای:داخل هنگ یه جلسه بود و چون نمیتونستید مچتونو ببرین اروین اجازه داد فقط تو بری و خب اون موندو یه بچه شیطون
•همش حواسش بهش هیت اگر چیزی کم و کسر داشت برسه بهش
•باهم بازی میکنن و لیوای جوری که دست بچه نبره سعی میکنه شمشیراشو بده تا نگه داره
•خیلی روی تمیزی حساسه و وقتی غذای بچه میریزه حرصش در میاد ولی از اون لبخندای جذابش میزنه
•اخرشمخرشم میای خونه میبینی بچتون روی لیوای خوابش برده
گوجو:خب اینبار دبیرستان به خاطر حمله ناگهانی نفرین به دانش اموزات تو رو خواسته بود و باید میرفتی ببینی دلیلش چیه و مجبوری دو تا قاتل شیرینی رو تنها بذاری
•ببینم انتظار نداری که بچه گوجو باشه و شیرینی دوست نداشته باشه
•وقتی گوجو داشت شیرینی میخورد بچتون یه جوری نگاهش میکرد که دلش نیومد و یکم از خامه رو بهش داد
•میشینن با هم برنامه کودک میبینن
•گوجو سعی میکنه موهای دخترتونو ببنده ولی خب نمیتونه
•شوکو اومد پیششون بمونه چون بهش گفتی میترسی یه دسته گلی به اب بدن
مایکی:
باید میرفتی شرکتت رو سر میزدی ...
•چون اما خیلی پسرتونو دوست داره میبریش خونه اما و به مایکی میگی اونم اونجا بمونه
•با اما یک عالمه مدل موهای مختلف روی کله دراکن و مایکی درست میکنن
•مایکی اکثرا خوابه ولی وقتی پیش هم میمونن چون نگرانه ورجه وورجه کردنشه که یکوقت بیوفته
•میتسویا و تاکه میچی و هینا و باجی هم میان اونجا و با بچه بازی میکنن و سرشو گرم میکنن
•بچتون همش موهای باجی رو میکشه که باجی کلافه میشه و پچه رو میده چیفویو
اینجا بچتون کوچولو هست
لیوای:داخل هنگ یه جلسه بود و چون نمیتونستید مچتونو ببرین اروین اجازه داد فقط تو بری و خب اون موندو یه بچه شیطون
•همش حواسش بهش هیت اگر چیزی کم و کسر داشت برسه بهش
•باهم بازی میکنن و لیوای جوری که دست بچه نبره سعی میکنه شمشیراشو بده تا نگه داره
•خیلی روی تمیزی حساسه و وقتی غذای بچه میریزه حرصش در میاد ولی از اون لبخندای جذابش میزنه
•اخرشمخرشم میای خونه میبینی بچتون روی لیوای خوابش برده
گوجو:خب اینبار دبیرستان به خاطر حمله ناگهانی نفرین به دانش اموزات تو رو خواسته بود و باید میرفتی ببینی دلیلش چیه و مجبوری دو تا قاتل شیرینی رو تنها بذاری
•ببینم انتظار نداری که بچه گوجو باشه و شیرینی دوست نداشته باشه
•وقتی گوجو داشت شیرینی میخورد بچتون یه جوری نگاهش میکرد که دلش نیومد و یکم از خامه رو بهش داد
•میشینن با هم برنامه کودک میبینن
•گوجو سعی میکنه موهای دخترتونو ببنده ولی خب نمیتونه
•شوکو اومد پیششون بمونه چون بهش گفتی میترسی یه دسته گلی به اب بدن
مایکی:
باید میرفتی شرکتت رو سر میزدی ...
•چون اما خیلی پسرتونو دوست داره میبریش خونه اما و به مایکی میگی اونم اونجا بمونه
•با اما یک عالمه مدل موهای مختلف روی کله دراکن و مایکی درست میکنن
•مایکی اکثرا خوابه ولی وقتی پیش هم میمونن چون نگرانه ورجه وورجه کردنشه که یکوقت بیوفته
•میتسویا و تاکه میچی و هینا و باجی هم میان اونجا و با بچه بازی میکنن و سرشو گرم میکنن
•بچتون همش موهای باجی رو میکشه که باجی کلافه میشه و پچه رو میده چیفویو
۲.۳k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.