پارت ۲۵
ویو یونگی
از قیافه ی جیمین معلوم بود که پاش درد میکنه بردمش اتاق پزشک
&چیشده؟
+نمیدونم فکر کنم پاش پیچ خورده
&کدوم پا؟
~این
&ای وای تو قبلا هم روی این پات شکستگی داشتی الانم پیچ نخورده شکسته
+چی شکسته
&اره
+جیمین ببخشید گوه خوردم گفتم بریم جنگل
~عیبی نداره بابا
✓یونگی جیمین خوبه
+نه
~چی چیو نه خوبم
+پات شیکسته
~خب زیاد درد نداره
+راست میگی در برابر سوختگی های نامادریم درد نداره
~😐جین میشه اینو ببری بیرون
✓باشه..یونگی بیا بریم بهت نالنگی بدم
فلش بک به ۲ ساعت بعد بیرون اتاق پزشک
+یعنی چی چرا انقدر طول کشید
~بابا یونگی خفه شو
که جیمین از اتاق اومد بیرون
یونگی پریدو بغلش کرد
~من خوبم
+دیگه ولت نمیکنم
~اون موقع هم خیر سرت منو گرفته بودی خوردم زمین
+نه دیگه الان جدی جدی ولت نمیکنم
~میخوام برم دستشویی
+نمیشه باهم بریم ولت نمیکنم
که جیمین یونگی رو هل داد
~حاجی دستشویی دارم بازیت گرفته ها
+چی؟ الان چیکار کردی؟
بعد جیمین بغل کردو دویید
~بزار منو زمین
+عمرا.........
از قیافه ی جیمین معلوم بود که پاش درد میکنه بردمش اتاق پزشک
&چیشده؟
+نمیدونم فکر کنم پاش پیچ خورده
&کدوم پا؟
~این
&ای وای تو قبلا هم روی این پات شکستگی داشتی الانم پیچ نخورده شکسته
+چی شکسته
&اره
+جیمین ببخشید گوه خوردم گفتم بریم جنگل
~عیبی نداره بابا
✓یونگی جیمین خوبه
+نه
~چی چیو نه خوبم
+پات شیکسته
~خب زیاد درد نداره
+راست میگی در برابر سوختگی های نامادریم درد نداره
~😐جین میشه اینو ببری بیرون
✓باشه..یونگی بیا بریم بهت نالنگی بدم
فلش بک به ۲ ساعت بعد بیرون اتاق پزشک
+یعنی چی چرا انقدر طول کشید
~بابا یونگی خفه شو
که جیمین از اتاق اومد بیرون
یونگی پریدو بغلش کرد
~من خوبم
+دیگه ولت نمیکنم
~اون موقع هم خیر سرت منو گرفته بودی خوردم زمین
+نه دیگه الان جدی جدی ولت نمیکنم
~میخوام برم دستشویی
+نمیشه باهم بریم ولت نمیکنم
که جیمین یونگی رو هل داد
~حاجی دستشویی دارم بازیت گرفته ها
+چی؟ الان چیکار کردی؟
بعد جیمین بغل کردو دویید
~بزار منو زمین
+عمرا.........
۵.۶k
۱۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.