پارت ۱۲
پارت ۱۲
ته: ات اون مرد برادر دوقلو منو کشته
ات: چ..ی..چی؟
ته: ات من نمیخوام از بابات زده بشی به هر حال اون پدر توعه اما خب به هر حال باید اینو میدونستی
ات: ته تو بهم بگو که چرا بهم دروغ گفتی؟ هوم؟
ته: ببین ات من خیلی عاشقت شدم و بنظرت اگه بهت می گفتم توهم عاشقم میشدی؟ درضمن درسته من و بابات یه مافیاییم اما ما دوتا فرق داریم فرقمونم اینه که اون به زنو بچه هم رحم نمیکنه اما من زن کشی و بچه کشی توی مرامم نیست
ات: ته ببین من میخوام ببخشمت اما به یه شرطی
ته: جدی میگی ات؟ خب چه شرطی؟
ات: دیگه بهم دروغ نگو
ته: باشه عشقم باشه عزیزم قول میدم
ات: 😊
ته: یعنی الان تو دوباره مال من شدی؟(ذوق)
ات: مگه نبودم؟🤨
ته: معلومه که بودی ملکه من
ته داشت نزدیک ات میشد تا ببوستش لباشون خیلی به هم نزدیک یعنی اگه میخواستن حرف بزنن به هم برخورد میکرد تا میخواستن همو ببوسن
تق تق تق(صدای دره )
ته: یعنی من ریدم توی ج.....
ات: من برم درو باز کنم
الورا: ات درو باز کرد که
پیکی: سلام خانم بفرمایید غذاتون
ات: وای خیلی ممنونم
الورا: ات پولو پرداخت کرد غذا رو گذاشت روی میز و چید
ات: عشقم بیا
ته: اومدم خوشگلم
ات و ته داشتن غذا میخوردن خوردن غذا تموم شد خواستن برن بخوابن که ته گفت
ته: میگم خانم پرنسس
ات: .....
الان پارت بعدم میزارم اگر شرط های پارت بعدو بزارید از فیک کوک امشب مینویسم
ته: ات اون مرد برادر دوقلو منو کشته
ات: چ..ی..چی؟
ته: ات من نمیخوام از بابات زده بشی به هر حال اون پدر توعه اما خب به هر حال باید اینو میدونستی
ات: ته تو بهم بگو که چرا بهم دروغ گفتی؟ هوم؟
ته: ببین ات من خیلی عاشقت شدم و بنظرت اگه بهت می گفتم توهم عاشقم میشدی؟ درضمن درسته من و بابات یه مافیاییم اما ما دوتا فرق داریم فرقمونم اینه که اون به زنو بچه هم رحم نمیکنه اما من زن کشی و بچه کشی توی مرامم نیست
ات: ته ببین من میخوام ببخشمت اما به یه شرطی
ته: جدی میگی ات؟ خب چه شرطی؟
ات: دیگه بهم دروغ نگو
ته: باشه عشقم باشه عزیزم قول میدم
ات: 😊
ته: یعنی الان تو دوباره مال من شدی؟(ذوق)
ات: مگه نبودم؟🤨
ته: معلومه که بودی ملکه من
ته داشت نزدیک ات میشد تا ببوستش لباشون خیلی به هم نزدیک یعنی اگه میخواستن حرف بزنن به هم برخورد میکرد تا میخواستن همو ببوسن
تق تق تق(صدای دره )
ته: یعنی من ریدم توی ج.....
ات: من برم درو باز کنم
الورا: ات درو باز کرد که
پیکی: سلام خانم بفرمایید غذاتون
ات: وای خیلی ممنونم
الورا: ات پولو پرداخت کرد غذا رو گذاشت روی میز و چید
ات: عشقم بیا
ته: اومدم خوشگلم
ات و ته داشتن غذا میخوردن خوردن غذا تموم شد خواستن برن بخوابن که ته گفت
ته: میگم خانم پرنسس
ات: .....
الان پارت بعدم میزارم اگر شرط های پارت بعدو بزارید از فیک کوک امشب مینویسم
۹.۰k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.