تک پارتی
(وقتی بدون اجازه میری بار و لباست خیلی بازه و.....)
دوستت :یاااا الکل چند درصد میخوری(داد)
آت :۱۰۰درصد (با داد)
چون صدای آهنگ بلند بود مجبور بودین داد بزنین
دوستت:یا دفعه قبلی که یادت نرفته
آت :نه نرفته
(دو ساعت بعد)
بعد از چند دقیقه متوجه ی زنگ گوشیت شدی گوشیت رو درآوردی و جواب تماس هان رو دادی
هان :آت کجایی(داد)
آت :بار(با حالت مستی)
هان همونجا باش دارم میام (استرس )
آت:هان من .....
بدون اینکه فرست حرف زدن بهت بده گوشی رو قطع کرد و تو موندی و اون همه اشک که توی چشمات بود تا کی میخواستی پنهونش کنی اینکه تو حامله نمیشدی تقصیر خودت نبود بلکه تقصیر مشکل هان بود و این بود که مردت رو بیشتر میشکست
قطره اشکی سر دادای و منظر شدی تا هان بیاد و بی وقفه درحال گریه بودی
(۲۰دقیقه بعد)
هان :اتتتت (داد )
با صدایی که از پشت سرش اومد سرش رو برگردوند
هان با سرعت به سمتت اومد و تورو توی آغوش کشید و گفت
هان :میدونم همه چیز رو میدونم درستش کردم الان میتونیم بچه دار شویم اما ....
آت با تعجب به مردش نگاه کرد هان ادامه داد و گفت
هان :تنبیه سنگینت رو یادت نره
فکر کنم راندا از دستت در رفت
مین سو
دوستت :یاااا الکل چند درصد میخوری(داد)
آت :۱۰۰درصد (با داد)
چون صدای آهنگ بلند بود مجبور بودین داد بزنین
دوستت:یا دفعه قبلی که یادت نرفته
آت :نه نرفته
(دو ساعت بعد)
بعد از چند دقیقه متوجه ی زنگ گوشیت شدی گوشیت رو درآوردی و جواب تماس هان رو دادی
هان :آت کجایی(داد)
آت :بار(با حالت مستی)
هان همونجا باش دارم میام (استرس )
آت:هان من .....
بدون اینکه فرست حرف زدن بهت بده گوشی رو قطع کرد و تو موندی و اون همه اشک که توی چشمات بود تا کی میخواستی پنهونش کنی اینکه تو حامله نمیشدی تقصیر خودت نبود بلکه تقصیر مشکل هان بود و این بود که مردت رو بیشتر میشکست
قطره اشکی سر دادای و منظر شدی تا هان بیاد و بی وقفه درحال گریه بودی
(۲۰دقیقه بعد)
هان :اتتتت (داد )
با صدایی که از پشت سرش اومد سرش رو برگردوند
هان با سرعت به سمتت اومد و تورو توی آغوش کشید و گفت
هان :میدونم همه چیز رو میدونم درستش کردم الان میتونیم بچه دار شویم اما ....
آت با تعجب به مردش نگاه کرد هان ادامه داد و گفت
هان :تنبیه سنگینت رو یادت نره
فکر کنم راندا از دستت در رفت
مین سو
۵.۹k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.