هاییییی
هاییییی
p.t5
بود و جیوو خواب بود) که جیو یه دفعه یه دست داغی رو پشتش حس میکنه و اون کسی نبود جززززززززز
شوگا جیو میاد یه دفعه جیق بزنه که شوگا ذستشو میزاره جلوی دهنش و اروم میگه هیس منم
جیوو:اینجا چیکار می..
نزاشت حرفش تموم بشه که میبوستش و یکسره مک میزنه که نفس کم میاره،بعد ولش میکنه
جیوو:تو ..تو چه غلطی کردی نکنه مستی..
جیوو بی نیش رو نزدیک شوگا میکنه و یکم بو میکشه
جیوو:بله آقا مسته، خدا من الان چیکار کنم با این..
شوگا میگه:هیچی الان من داغ کردم و تو اتاق تو هم هستم تو هم همیچ لباسی تنته و من دیگه دارم رد میدم🥵(لباسشو عوض کرده عکس میدم)
جیوو:اوم فکر کنم ری.دم به فاخ رفتم..
شوگا یه دفه روش خیمه میزنه(دیگه بقیه کارارو نمیزارم ، بلاخره اونم دختر بود دیگه هعی اون بی پرده شد)بعد اتمام کار شوگا جیوو رو بغل میکنه و با هم میخوابن چون که شوگا ضربه های بدی زده بود بهش (از اون ضربه هااااا)دلش درد میکرد ..
صبح شد
ویو جیوو
بیدار شدم دیدم شوگا نیستش هعی معلوم بود خب بیدار میشه میره اتاق خودش دیگه اون منو بی پرده کرد..هق حالاهق من چیکار کنم هق ..هق
داشت گریه میمرد که یه دفعه درباز شد و شوگا اومد داخل..
شوگا:هی..هی چیشده
جیوو:هیچی هق فقط توهق.. منو بی.. هق پرده کردی هق
شوگا:من که ولت نکردم من اینجام امروز به همه اعضا میگم که تو مال منی، من دوست دارم خانم چویی جیوو🥺💜(عررر ذوق مرگ شدمممم)
شوگا:حالا پاشو ببرمت حموم حتما الان دلت درد میکنه وایسا بغلت کنم..
و براید استایل بغلت میکنه و میبرتت حموم (خدااااا)
میزارتت تو وان (قبلش لباساتو دراورده) میشینه پشتت تو وان و شکمتو ماساژ میده
شوگا:الان بهتری
جیوو:اوهوم
حموم کردنمون تموم میشه ..
میریم بیرون و اون برای من لباس انتخاب میکنه( عکسشو میزارم)
شوگا:من برم لباس بپوشم تو هم آماده شو که بریم بیرون💜
جیوو:اوکی
اماده شدم و رفتم پیش شوگا با شوگا رفتیم بالای پله ها وایسادیم چون لباسامون ست بودن همه اعضا به ما نگاه میکردن که یه دفعه شوگا گفت..
شوگا:اوم چجوری بگم اخه خب میدونین من دیشب مست بودم 🥺 و خب خیلی داغ کرده بودم مم رفتم پیش جیوو خب نمیخوام کامل تعریف کنم ولی خب جیو الان بی پرده شده و فقط میخواستم بهتون بگم که جیوو ماله منه حیحیحی همین🤰💜من عاشقشم و میخواستم همینجا ازش بپرسم که اونم منو دوست داره یا نه؟
شوگا یه زانو شو میزاره زمین ولی اون یکی رو نه فکر کنم بدونی چجوری میگم و از جیبش یه حلقه در اورد و جلوم گرفت و من هم قبول کردم با کلی ذوق و شوق که اعضا متعجب داشتن به ما نگاه میکردن 🤷♀️💜و یه دفعه جیمین گفت..
جیمین:خب مبارک باشه عروسیتون کیه؟
شوگا:خب هنوز برای عروسی انتخاب نکردیم که چه زمانی باشه ولی خیلی خیلی زوده..
p.t5
بود و جیوو خواب بود) که جیو یه دفعه یه دست داغی رو پشتش حس میکنه و اون کسی نبود جززززززززز
شوگا جیو میاد یه دفعه جیق بزنه که شوگا ذستشو میزاره جلوی دهنش و اروم میگه هیس منم
جیوو:اینجا چیکار می..
نزاشت حرفش تموم بشه که میبوستش و یکسره مک میزنه که نفس کم میاره،بعد ولش میکنه
جیوو:تو ..تو چه غلطی کردی نکنه مستی..
جیوو بی نیش رو نزدیک شوگا میکنه و یکم بو میکشه
جیوو:بله آقا مسته، خدا من الان چیکار کنم با این..
شوگا میگه:هیچی الان من داغ کردم و تو اتاق تو هم هستم تو هم همیچ لباسی تنته و من دیگه دارم رد میدم🥵(لباسشو عوض کرده عکس میدم)
جیوو:اوم فکر کنم ری.دم به فاخ رفتم..
شوگا یه دفه روش خیمه میزنه(دیگه بقیه کارارو نمیزارم ، بلاخره اونم دختر بود دیگه هعی اون بی پرده شد)بعد اتمام کار شوگا جیوو رو بغل میکنه و با هم میخوابن چون که شوگا ضربه های بدی زده بود بهش (از اون ضربه هااااا)دلش درد میکرد ..
صبح شد
ویو جیوو
بیدار شدم دیدم شوگا نیستش هعی معلوم بود خب بیدار میشه میره اتاق خودش دیگه اون منو بی پرده کرد..هق حالاهق من چیکار کنم هق ..هق
داشت گریه میمرد که یه دفعه درباز شد و شوگا اومد داخل..
شوگا:هی..هی چیشده
جیوو:هیچی هق فقط توهق.. منو بی.. هق پرده کردی هق
شوگا:من که ولت نکردم من اینجام امروز به همه اعضا میگم که تو مال منی، من دوست دارم خانم چویی جیوو🥺💜(عررر ذوق مرگ شدمممم)
شوگا:حالا پاشو ببرمت حموم حتما الان دلت درد میکنه وایسا بغلت کنم..
و براید استایل بغلت میکنه و میبرتت حموم (خدااااا)
میزارتت تو وان (قبلش لباساتو دراورده) میشینه پشتت تو وان و شکمتو ماساژ میده
شوگا:الان بهتری
جیوو:اوهوم
حموم کردنمون تموم میشه ..
میریم بیرون و اون برای من لباس انتخاب میکنه( عکسشو میزارم)
شوگا:من برم لباس بپوشم تو هم آماده شو که بریم بیرون💜
جیوو:اوکی
اماده شدم و رفتم پیش شوگا با شوگا رفتیم بالای پله ها وایسادیم چون لباسامون ست بودن همه اعضا به ما نگاه میکردن که یه دفعه شوگا گفت..
شوگا:اوم چجوری بگم اخه خب میدونین من دیشب مست بودم 🥺 و خب خیلی داغ کرده بودم مم رفتم پیش جیوو خب نمیخوام کامل تعریف کنم ولی خب جیو الان بی پرده شده و فقط میخواستم بهتون بگم که جیوو ماله منه حیحیحی همین🤰💜من عاشقشم و میخواستم همینجا ازش بپرسم که اونم منو دوست داره یا نه؟
شوگا یه زانو شو میزاره زمین ولی اون یکی رو نه فکر کنم بدونی چجوری میگم و از جیبش یه حلقه در اورد و جلوم گرفت و من هم قبول کردم با کلی ذوق و شوق که اعضا متعجب داشتن به ما نگاه میکردن 🤷♀️💜و یه دفعه جیمین گفت..
جیمین:خب مبارک باشه عروسیتون کیه؟
شوگا:خب هنوز برای عروسی انتخاب نکردیم که چه زمانی باشه ولی خیلی خیلی زوده..
۹.۶k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.