پارت 10 l love you
پارت 10 l love you
ویو ا/ت
با سیلی که جیمین بهم زد کاملا تو شک بودم و بهش نگاه میکردم کنار لبم خونی شده بود یکم جیمین خیلی مظلوم نگاهم میکرد و ارو گفت
جیمین: چاگیا ببخشید من متوجه کارم نشدم یه دفعه نمیدونم چی شد که... جیمین داشت حرف میزد که ا/ت با صدای آرومی گفت
ا/ت: چرا هر دفعه عصبانی میشی میزنیم؟(به شدت کیوت و بی نهایت مظلوم)
جیمین که اون حال ا/ت رو دید بیشتر از قبل پشیمون شد جیمین خواست حرف بزنه که ا/ت کیفش و گوشیش رو برداشت و از اتاق زد بیرون جیمین هم که تو شک بود پشت سرش رفت و داد میزد ا/ت وایسا ا/ت داشت میرفت که یه ون سیاه کم مونده بود بهش بزنه(از رقیبای جیمین اینا نبود ا/ت وسط خیابون بود خفن پسندام🤝🗿)
ویو ا/ت
داشتم با گریه از خیابان رد میشدم که یه ماشین بوق زد و کم مونده بود بهم بزنه که دستم توسط کسی کشیده شد به یه طرف نگاه کردم دیدم تو بغل جیمین هستم و خیلی عصبی نگاهم میکنه خیلی عصبی لب باز کرد و گفت
جیمین داشت حرف میزد که.....
اره عزیزانم جیمین داشت حرف میزد که ادمین کات کرد میدونم جای بدی کات کرد شرط پارت بعدی 10 کامنت و 11 لایک 😌
در خماری بمانید 🤣🗿
ویو ا/ت
با سیلی که جیمین بهم زد کاملا تو شک بودم و بهش نگاه میکردم کنار لبم خونی شده بود یکم جیمین خیلی مظلوم نگاهم میکرد و ارو گفت
جیمین: چاگیا ببخشید من متوجه کارم نشدم یه دفعه نمیدونم چی شد که... جیمین داشت حرف میزد که ا/ت با صدای آرومی گفت
ا/ت: چرا هر دفعه عصبانی میشی میزنیم؟(به شدت کیوت و بی نهایت مظلوم)
جیمین که اون حال ا/ت رو دید بیشتر از قبل پشیمون شد جیمین خواست حرف بزنه که ا/ت کیفش و گوشیش رو برداشت و از اتاق زد بیرون جیمین هم که تو شک بود پشت سرش رفت و داد میزد ا/ت وایسا ا/ت داشت میرفت که یه ون سیاه کم مونده بود بهش بزنه(از رقیبای جیمین اینا نبود ا/ت وسط خیابون بود خفن پسندام🤝🗿)
ویو ا/ت
داشتم با گریه از خیابان رد میشدم که یه ماشین بوق زد و کم مونده بود بهم بزنه که دستم توسط کسی کشیده شد به یه طرف نگاه کردم دیدم تو بغل جیمین هستم و خیلی عصبی نگاهم میکنه خیلی عصبی لب باز کرد و گفت
جیمین داشت حرف میزد که.....
اره عزیزانم جیمین داشت حرف میزد که ادمین کات کرد میدونم جای بدی کات کرد شرط پارت بعدی 10 کامنت و 11 لایک 😌
در خماری بمانید 🤣🗿
۱۰۹.۲k
۱۵ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.