پارت۲۰
-تو از من چی میدونی؟
-همه چی از مادرت و بابا ناتنیت که به زور میخوان شوهرت بدن از اینکه حتی بهشون نگفتی این خونه رو خریدی
-از کجا میدونی
-من خیلی راحت میتونم زیرو بم زندگیتو در بیارم اها راستی امروز حموم برو
-بو میدم ؟؟
-نوچ فردا پریود میشی
پشمام ریخته بود با تعجب نگاش میکردم که گفت
-ببند پشه رفت توش
زنگ در زده شد که کورش رفت درو باز کنه که همزمان صدای آژیر پلیس هم اومد
-به خدا من هیچی نگفتم هیچی
-میدونم برو دست به سرشون کن
-اوکی اوکی کورش
-ها
-یه بالکن ته خونس که پله اظطراری داره
-میدونم دارم میرم همونجا
اون پیک غذا رو آورد بالا که بعدش پلیسا زنگ خونمو زدن
-بفرمایید
-از اداره آگاهی خدمت میرسیم درو باز کنید
-بفرمایید جانم؟
-بیاید پایین خانوم
رفتم پایین که تا درو باز کردم گفت
-همسایه ها خبر رسوندن که شما اینجا یک مرد رو اوردین
-بعله من دیشب برادرم رو بعد از ۳ سال که از آلمان اومده بود رو دیدم مشکلش چیه ؟
-باید با برادرتون صحبت بشه
-صبح زود رفتن شهرستان پیش مامان بابام
-خیل خب مثله اینکه رفع شده خدانگهدار
-به سلامت
-همه چی از مادرت و بابا ناتنیت که به زور میخوان شوهرت بدن از اینکه حتی بهشون نگفتی این خونه رو خریدی
-از کجا میدونی
-من خیلی راحت میتونم زیرو بم زندگیتو در بیارم اها راستی امروز حموم برو
-بو میدم ؟؟
-نوچ فردا پریود میشی
پشمام ریخته بود با تعجب نگاش میکردم که گفت
-ببند پشه رفت توش
زنگ در زده شد که کورش رفت درو باز کنه که همزمان صدای آژیر پلیس هم اومد
-به خدا من هیچی نگفتم هیچی
-میدونم برو دست به سرشون کن
-اوکی اوکی کورش
-ها
-یه بالکن ته خونس که پله اظطراری داره
-میدونم دارم میرم همونجا
اون پیک غذا رو آورد بالا که بعدش پلیسا زنگ خونمو زدن
-بفرمایید
-از اداره آگاهی خدمت میرسیم درو باز کنید
-بفرمایید جانم؟
-بیاید پایین خانوم
رفتم پایین که تا درو باز کردم گفت
-همسایه ها خبر رسوندن که شما اینجا یک مرد رو اوردین
-بعله من دیشب برادرم رو بعد از ۳ سال که از آلمان اومده بود رو دیدم مشکلش چیه ؟
-باید با برادرتون صحبت بشه
-صبح زود رفتن شهرستان پیش مامان بابام
-خیل خب مثله اینکه رفع شده خدانگهدار
-به سلامت
۱.۵k
۰۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.