پارت ¹^Love Fik^

پارت ¹^Love Fik^
ویو ات:
باصدای الارم بیدار شدم و کار های لازم رو کردم
امشب شب مهمیه،یه جشن برای شرکت تازه تاسیس پدرم
با شریکش
همه میان
از اشنا ها تا غریبه.. و من هنوز هیچکار نکردم
رفتم صبحانه خوردم و نشستم پای تلویزیون و بعد از ⁴ ساعت دیدن فیلم با شوهرم ازدواج کن رو تموم کردم(خسته نباشید،دلاور)
آماده شدم(میزارم)و میسو هم بیدار کردم تا باهمدیگه بریم
خرید
سویچ لامبورگینی سفیدم رو گرفتم و سوار شدم و رفتیم پاساژ
علامت میسیو:&
علامت ات:+
+میسو من اول باید کفش بگیرم ،کفش برام خیلی مهمه
&اوف باشه پس اول کفش بگیریم
+سلام
فروشنده:سلام لیدی خوش آمدید،چه کفشی مدنظرتونه
+یه کفش شیک میخوام اما پاشنه اش زیاد بلند نباشه و باکیفیت باشه و پاشنه شا به راحتی نشکنه و اینکه
فروشنده:بله خب
+ببشخید اما داشتم صحبت میکردم(جدی)
فروشنده:اه ببخشید
+(سرفه)و اینکه قیمتش اصلا مهم نیست
فروشنده:بله..............
بعد از خرید کفش رفتم تا لباس بگیرم تصمیم گرفتم زیادی باز نباشه
یه لباس مشکی خریدم
و زیو الات و کیف...هم خریدم و رفتیم کافه تا یکم استراحت کنیم
میسو داشت عکس از کراششو نشون میداد و منم ب کصشرایی ک میگف گوش میدادم
ساعت8 شب بود مهمونی و الان ساعت ⁶ بوددد
+وای خداا میسو گاومین ۵ قلو زایید
&چته ابرومونو بردیی
+ساعت شیشه!
&چییی؟بدوو
تا خواستیم سوار شیم دیرم یکی زده به ماشینم
+وای خدااااا چیکار کنممم از دست این راننده های پفیوز
&ات من با اسنپ میرم
+اوف باشه منم باید بدم تعمیر گاه اینو
+یعنی کدوم احمقی
_ من بودم
+بله؟
_زیادی منتظرتون موندم تا بهتون اطلاع بدم هرچقد هزینه اش شد پرداخت میکنم
(سرد)
این یارو چشه؟انگار ملک و املاکشو به نام خودم زدم انقد سرده
+ام نه خیلی متشکرم امروز خیلی عجله داشتم برای همین اعصابم هم خورد بود کلی احترامی کردم متاسفم
_مشکلی نیست اما من باید
+نیازی نیست به اندازه کافی دیر کردم ..بدرود
_خدانگهدار
سوار ماشین شدم و رفتم عجب پسر عجیبی بود
ولش باو