برای وطنم که عزیز تر از جانم است .
در ستایش خون های ریخته شده در وطن، در ستايش سر های جدا شده از تن، در نوازش دست های یخ زده و مردمانی که مدت هاست ظلم و ستم قلب هایشان را خاکستری کرده، در ستایش فریاد هایی که گلوله ها نثارشان میشود، در ستایش خاکی که نیمه وجودمان است و تنی که وطن ماست، در ستایش جغرافیای نحس و در ستایش صبر .مانده ایم اینجا تا از خون های ریخته شده سبز شود تاریخی ماندگار و سبز شویم و وطن را در آغوش بگیریم.وطنی که از آن باقی خواهد ماند شقایق های سرخ و لاله های خونین . اندوه و ظلم روزی مارا خواهد کشت و خواهد رفت اما لاله ها باقی میمانند.
محی.
برای درد و رنج و بغض و ظلم .
برای گلوله و فریاد
برای تو
برای من
برای ما
محی.
برای درد و رنج و بغض و ظلم .
برای گلوله و فریاد
برای تو
برای من
برای ما
۲۹.۱k
۰۸ مهر ۱۴۰۱