p2
p2
ا.ت ویو
داشتن نگام میکردن
یه پسره بغل داداشم بود تا منو دید
موهاش و با دستش داد بالا و لب پایین شو گاز گرفت
× ا.ت این چه وضعیه(یکم بلند )
+ ببخشید
بدو بدو رفتم بالا لباسم و عوض کردم و موهام و بستم رفتم پایین
+ سلام
م.ک: به به چه دختر خوشگلی
ب.ک: سلام دخترم
نشستم بغل مامان
که بوگوم از بازوهام گرفت و برد تو اتاق
× چرا اینجوری اومدی
+ خوب نیس ؟
× هیچ ولش کن فقط نزدیک اون لاشی نشو
رفتیم دوباره پایین
اجوما: شام حاضره
م.ا: بفرمایید
نشستیم سره سفره
کوک و بوگوم بغل من بودن
داشتم غذا میخوردم که دستی رو رونم حس کردم
اون پسره بود داشت رون مو لمس میکرد
+ نکن (زمزمه)
_ هیس فقط لذت ببر (زمزمه)
دستشو از رو پام برداشتم
هی بهم نزدیک میشد
بعد شام تو سالن
م.ا: خب چند روز اینجایین
م.ک: ما یه هفته اینجا میمونیم بعد میریم پاریس
ب.ا: پس بیاید حال کنیم
یه مسافرت توپ بریم نه؟
ب.ک: اره منم پایه ام
م.ک: فقط دوروز چون منو م.ا کار داریم
× من میخوام برم بوسان ا.ت و هم با خودم میبرم دوست ندارم اینجا بمونه
+ داداش جان تو نگران خودت باش
× ببند
+ نمیخوام
×ا.ت الان اعصاب ندارم
م.ک: خب پس فردا میریم خرید
ب.ک: ماهم میریم شرکت
_ منم میرم پیش رفیقام
م.ا: بریم بخوابیم
فردا صبح ا.ت ویو
از خواب بلند شدم هیچکس نبود
نه بوگوم نه مامان بابا مثل اینکه بیرونن
رفتم اتاق بوگوم که دیدم اون پسره هنوز خوابه خوبه حد اقل این هست
رفتم سمتش
+ هی پسر پسر
خیلی خواب سنگین بود رفتم نشستم رو دلش و زدم تو گوشش بلکه بیدار شه
یه تکون ریزی خورد
+ بیدار شوووو(داد)
من تنها میترسممم(داد)
_ اوممم
+ باور کن اگه نمیترسیدم بیدارت نمیکردم
_....
ا.ت ویو
داشتن نگام میکردن
یه پسره بغل داداشم بود تا منو دید
موهاش و با دستش داد بالا و لب پایین شو گاز گرفت
× ا.ت این چه وضعیه(یکم بلند )
+ ببخشید
بدو بدو رفتم بالا لباسم و عوض کردم و موهام و بستم رفتم پایین
+ سلام
م.ک: به به چه دختر خوشگلی
ب.ک: سلام دخترم
نشستم بغل مامان
که بوگوم از بازوهام گرفت و برد تو اتاق
× چرا اینجوری اومدی
+ خوب نیس ؟
× هیچ ولش کن فقط نزدیک اون لاشی نشو
رفتیم دوباره پایین
اجوما: شام حاضره
م.ا: بفرمایید
نشستیم سره سفره
کوک و بوگوم بغل من بودن
داشتم غذا میخوردم که دستی رو رونم حس کردم
اون پسره بود داشت رون مو لمس میکرد
+ نکن (زمزمه)
_ هیس فقط لذت ببر (زمزمه)
دستشو از رو پام برداشتم
هی بهم نزدیک میشد
بعد شام تو سالن
م.ا: خب چند روز اینجایین
م.ک: ما یه هفته اینجا میمونیم بعد میریم پاریس
ب.ا: پس بیاید حال کنیم
یه مسافرت توپ بریم نه؟
ب.ک: اره منم پایه ام
م.ک: فقط دوروز چون منو م.ا کار داریم
× من میخوام برم بوسان ا.ت و هم با خودم میبرم دوست ندارم اینجا بمونه
+ داداش جان تو نگران خودت باش
× ببند
+ نمیخوام
×ا.ت الان اعصاب ندارم
م.ک: خب پس فردا میریم خرید
ب.ک: ماهم میریم شرکت
_ منم میرم پیش رفیقام
م.ا: بریم بخوابیم
فردا صبح ا.ت ویو
از خواب بلند شدم هیچکس نبود
نه بوگوم نه مامان بابا مثل اینکه بیرونن
رفتم اتاق بوگوم که دیدم اون پسره هنوز خوابه خوبه حد اقل این هست
رفتم سمتش
+ هی پسر پسر
خیلی خواب سنگین بود رفتم نشستم رو دلش و زدم تو گوشش بلکه بیدار شه
یه تکون ریزی خورد
+ بیدار شوووو(داد)
من تنها میترسممم(داد)
_ اوممم
+ باور کن اگه نمیترسیدم بیدارت نمیکردم
_....
۳.۳k
۱۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.