روضه ( و شرح شهادت امام حسین علیه السلام) حضرت جبرئیل خطا
روضه ( و شرح شهادت امام حسین علیه السلام) حضرت جبرئیل خطاب به حضرت آدم (عَلیهِمَا السَّلام)
اگر قلبتون به درد آمد ، بنده را هم دعا کنید.
طبق روایات متعدد انبیاء الهی از حضرت آدم (علیه السلام) تا پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) از شهادت سیدالشهداء (علیه السلام) توسط وحی مطلع و برای حضرت عزاداری نموده اند که به ذکر چند نمونه از این روایات بسنده می نمائیم :
علامه مجلسی(ره) به نقل از مؤلف کتاب «الدرّ الثّمین» در تفسیر آیه شریفه «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ ؛ پس از آن، آدم، از پروردگار خود کلماتی را آموخت»؛[1] روایت میکند که حضرت آدم(ع) نامهای مبارک پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) را در عرش دید! جبرئیل(ع) به آنحضرت این کلمات را تلقین کرد: «یا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یا عَالِی بِحَقِّ عَلِی یا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَانُ»، هنگامی که نام امام حسین(ع) را ذکر نمود، اشکهایش جاری و قلب مبارکش شکست. آنگاه به جبرئیل گفت: چرا وقتی نام پنجمی ایشان را ذکر میکنم قلبم میشکند و اشکم جاری میشود!؟ جبرئیل گفت: این پسر تو دچار یک مصیبتی خواهد شد که مصائب دیگر در مقابل آن کوچک خواهند بود، حضرت آدم(ع) فرمود: چه مصیبتی؟ جبرئیل(ع) گفت: حسین(ع) در حالی شهید میشود که عطشان، غریب، تنها، بییاور و بیمعین خواهد بود. ای آدم! اگر تو او را میدیدی میشنیدی که میگفت: آه از عطش! آه از بییاوری! کار تشنگی آنحضرت به جایی میرسد که آسمان به نظرش مثل دود خواهد آمد. کسی جوابش را نمیدهد مگر با شمشیر، تا آنکه مرگ او را دریابد. آنحضرت را از پشت، سر میبرند، خیمههایش را به یغما میبرند، سر مبارک وی و یارانش را در شهرها میگردانند، زن و بچههایش را به اسیری خواهند برد. در علم خدا این طور گذشته است. سپس حضرت آدم و جبرئیل(ع) همانند زن جوان مرده گریان شدند.[2]
فضل بن شاذان گوید: از امام رضا(ع) شنیدم که میفرمود: «هنگامی که خدای مهربان به حضرت ابراهیم(ع) دستور داد، آن قوچی را که برای او فرستاده شده است در عوض فرزندش اسماعیل ذبح نماید. حضرت ابراهیم آرزو داشت، کاش پسرم اسماعیل را قربانی میکردم و مأمور نمیشدم که این قوچ را به جای وی قربانی کنم ... ای ابراهیم! محبوبترین خلق من نزد تو کیست؟ گفت: پروردگارا! خلقی را نیافریدی که از حبیب تو محمّد(ص) نزد من عزیزتر باشد، خطاب شد: آیا محمّد نزد تو محبوبتر است یا خودت؟ گفت: بلکه محمّد(ص) نزد من از خودم محبوبتر است. خطاب رسید: فرزند محمّد(ص) نزد تو محبوبتر است یا فرزند خودت؟ گفت: بلکه فرزند آنحضرت نزد من محبوبتر است... خطاب شد: ای ابراهیم! گروهی که گمان میکنند از امت حضرت محمّد(ص) هستند پسرش حسین را بعد از آنحضرت به ظلم و دشمنی به نحوی خواهند کشت که گوسفندان را سر میبرند. آنان برای این جنایت مستوجب خشم من خواهند شد. حضرت ابراهیم(ع) برای این مصیبت نالان شد و قلبش سوخت و شروع به گریه کرد. پس از این جریان بود که خطاب آمد: ای ابراهیم! ما این بیقراری تو برای حسین(ع) را جایگزین قربانی کردن پسرت اسماعیل(ع) قرار داده و بدین وسیله رفیعترین درجات افراد مصیبت زده را به تو عطا نمودیم...».[3]
امام علی(ع) فرمود: «موسی بن عمران گفت: پروردگارا! برادرم هارون مرد، او را بیامرز! خدا وحی کرد: ای موسی! اگر تو درباره همه مردم اولین و آخرین از من تقاضا کنی من میپذیرم، غیر از قاتل حسین بن علی بن ابیطالب که از وی انتقام حسین را خواهم کشید». و «موسی بن عمران از خدا خواست که زیارت قبر حسین(ع) را به وی نصیب نماید، آنگاه با هفتاد هزار ملک به زیارت قبر آنحضرت رفت».[4]
انس بن سحیم میگوید: شنیدم از رسول خدا(ص)که میفرمود: «این پسر من در زمین عراق شهید خواهد شد. هر کسی وی را درک کند باید او را یاری نماید!»، انس با امام حسین(ع) در کربلا آمد و در رکاب آنحضرت شهید شد.[5]
از عایشه روایت شده است: «حسین بن علی(ع) در حالیکه کودک بود نزد پیامبر خدا (ص) آمد. پیامبر(ص) به من فرمود: ای عایشه! آیا مایلی که من یک خبر شگفتانگیز به تو بدهم، چند لحظه قبل یک ملک نزد من آمد که تا به حال هرگز پیش من نیامده بود. این ملک به من خبر داد؛ این حسین تو به قتل خواهد رسید».[6]
پی نوشت :
[1]. بقره، 37.
[2]. بحار الانوار، ج 44، ص 245
[3]. عیون اخبار الرضا(ع) ج 1، ص 209
[4]. بحار الانوار، ج 43، ص 415
[5]. همان، ج 44، ص 247.
[6]. همان.
مطالعه بیشتر در :
https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/عزاداری
اگر قلبتون به درد آمد ، بنده را هم دعا کنید.
طبق روایات متعدد انبیاء الهی از حضرت آدم (علیه السلام) تا پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) از شهادت سیدالشهداء (علیه السلام) توسط وحی مطلع و برای حضرت عزاداری نموده اند که به ذکر چند نمونه از این روایات بسنده می نمائیم :
علامه مجلسی(ره) به نقل از مؤلف کتاب «الدرّ الثّمین» در تفسیر آیه شریفه «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ ؛ پس از آن، آدم، از پروردگار خود کلماتی را آموخت»؛[1] روایت میکند که حضرت آدم(ع) نامهای مبارک پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) را در عرش دید! جبرئیل(ع) به آنحضرت این کلمات را تلقین کرد: «یا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یا عَالِی بِحَقِّ عَلِی یا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَانُ»، هنگامی که نام امام حسین(ع) را ذکر نمود، اشکهایش جاری و قلب مبارکش شکست. آنگاه به جبرئیل گفت: چرا وقتی نام پنجمی ایشان را ذکر میکنم قلبم میشکند و اشکم جاری میشود!؟ جبرئیل گفت: این پسر تو دچار یک مصیبتی خواهد شد که مصائب دیگر در مقابل آن کوچک خواهند بود، حضرت آدم(ع) فرمود: چه مصیبتی؟ جبرئیل(ع) گفت: حسین(ع) در حالی شهید میشود که عطشان، غریب، تنها، بییاور و بیمعین خواهد بود. ای آدم! اگر تو او را میدیدی میشنیدی که میگفت: آه از عطش! آه از بییاوری! کار تشنگی آنحضرت به جایی میرسد که آسمان به نظرش مثل دود خواهد آمد. کسی جوابش را نمیدهد مگر با شمشیر، تا آنکه مرگ او را دریابد. آنحضرت را از پشت، سر میبرند، خیمههایش را به یغما میبرند، سر مبارک وی و یارانش را در شهرها میگردانند، زن و بچههایش را به اسیری خواهند برد. در علم خدا این طور گذشته است. سپس حضرت آدم و جبرئیل(ع) همانند زن جوان مرده گریان شدند.[2]
فضل بن شاذان گوید: از امام رضا(ع) شنیدم که میفرمود: «هنگامی که خدای مهربان به حضرت ابراهیم(ع) دستور داد، آن قوچی را که برای او فرستاده شده است در عوض فرزندش اسماعیل ذبح نماید. حضرت ابراهیم آرزو داشت، کاش پسرم اسماعیل را قربانی میکردم و مأمور نمیشدم که این قوچ را به جای وی قربانی کنم ... ای ابراهیم! محبوبترین خلق من نزد تو کیست؟ گفت: پروردگارا! خلقی را نیافریدی که از حبیب تو محمّد(ص) نزد من عزیزتر باشد، خطاب شد: آیا محمّد نزد تو محبوبتر است یا خودت؟ گفت: بلکه محمّد(ص) نزد من از خودم محبوبتر است. خطاب رسید: فرزند محمّد(ص) نزد تو محبوبتر است یا فرزند خودت؟ گفت: بلکه فرزند آنحضرت نزد من محبوبتر است... خطاب شد: ای ابراهیم! گروهی که گمان میکنند از امت حضرت محمّد(ص) هستند پسرش حسین را بعد از آنحضرت به ظلم و دشمنی به نحوی خواهند کشت که گوسفندان را سر میبرند. آنان برای این جنایت مستوجب خشم من خواهند شد. حضرت ابراهیم(ع) برای این مصیبت نالان شد و قلبش سوخت و شروع به گریه کرد. پس از این جریان بود که خطاب آمد: ای ابراهیم! ما این بیقراری تو برای حسین(ع) را جایگزین قربانی کردن پسرت اسماعیل(ع) قرار داده و بدین وسیله رفیعترین درجات افراد مصیبت زده را به تو عطا نمودیم...».[3]
امام علی(ع) فرمود: «موسی بن عمران گفت: پروردگارا! برادرم هارون مرد، او را بیامرز! خدا وحی کرد: ای موسی! اگر تو درباره همه مردم اولین و آخرین از من تقاضا کنی من میپذیرم، غیر از قاتل حسین بن علی بن ابیطالب که از وی انتقام حسین را خواهم کشید». و «موسی بن عمران از خدا خواست که زیارت قبر حسین(ع) را به وی نصیب نماید، آنگاه با هفتاد هزار ملک به زیارت قبر آنحضرت رفت».[4]
انس بن سحیم میگوید: شنیدم از رسول خدا(ص)که میفرمود: «این پسر من در زمین عراق شهید خواهد شد. هر کسی وی را درک کند باید او را یاری نماید!»، انس با امام حسین(ع) در کربلا آمد و در رکاب آنحضرت شهید شد.[5]
از عایشه روایت شده است: «حسین بن علی(ع) در حالیکه کودک بود نزد پیامبر خدا (ص) آمد. پیامبر(ص) به من فرمود: ای عایشه! آیا مایلی که من یک خبر شگفتانگیز به تو بدهم، چند لحظه قبل یک ملک نزد من آمد که تا به حال هرگز پیش من نیامده بود. این ملک به من خبر داد؛ این حسین تو به قتل خواهد رسید».[6]
پی نوشت :
[1]. بقره، 37.
[2]. بحار الانوار، ج 44، ص 245
[3]. عیون اخبار الرضا(ع) ج 1، ص 209
[4]. بحار الانوار، ج 43، ص 415
[5]. همان، ج 44، ص 247.
[6]. همان.
مطالعه بیشتر در :
https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/عزاداری
۴.۷k
۱۰ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.