سناریو:اگه موقع خودکشی شما رو ببینن
پارت سوم
کارکتر های شیطان کش
کوکوشیبو
داستی خودتو با طناب خفه میکردی که کوکوشیبو رسید و بغل ات کرد
کوکوشیبو: آخه چرا...
ا.ت با گریه:چون دیگه نمیکشم...
کوکوشیبو:من کنارتم...دیگه این کار رو نکن...قبل هر کاری فک کن...من نمیخوام توروهم مثل برادرم از دست بدم
اکازا
رگتو زده بودی ولی به موقع رسید و بردت بیمارستان
با جرعت میگم اولین بار بود مثل ادم لباس پوشیده بود
اکازا:من الان توضیح موجه میخوام خوانم ا.ت
ا.ت با بقض: من دیگه نمیکشم خستم درک میکنی؟
اکازا بغل ات کرد:میدونم چه قد اسیب دیدی ولی...با خودکشی هیچ چی حل نمیشه
دوما
داشتی خودکشی میکردی که جلوت رو گرفت
دوما:هی هی من دلیل میخوام بانو
ا.ت:خسته شدم نمیکشم...
دوما:منم خسته شدم ولی این دلیل اش نیست
ا.ت:چرا هست...
دوما:نکنه دلت تنبیه میخواد
ا.ت:نه نمیخواد...دلم بغل میخواد
دوما بغل ات کرد:بغل من همیشه برا تو هست
مایل به حمایت؟
کارکتر های شیطان کش
کوکوشیبو
داستی خودتو با طناب خفه میکردی که کوکوشیبو رسید و بغل ات کرد
کوکوشیبو: آخه چرا...
ا.ت با گریه:چون دیگه نمیکشم...
کوکوشیبو:من کنارتم...دیگه این کار رو نکن...قبل هر کاری فک کن...من نمیخوام توروهم مثل برادرم از دست بدم
اکازا
رگتو زده بودی ولی به موقع رسید و بردت بیمارستان
با جرعت میگم اولین بار بود مثل ادم لباس پوشیده بود
اکازا:من الان توضیح موجه میخوام خوانم ا.ت
ا.ت با بقض: من دیگه نمیکشم خستم درک میکنی؟
اکازا بغل ات کرد:میدونم چه قد اسیب دیدی ولی...با خودکشی هیچ چی حل نمیشه
دوما
داشتی خودکشی میکردی که جلوت رو گرفت
دوما:هی هی من دلیل میخوام بانو
ا.ت:خسته شدم نمیکشم...
دوما:منم خسته شدم ولی این دلیل اش نیست
ا.ت:چرا هست...
دوما:نکنه دلت تنبیه میخواد
ا.ت:نه نمیخواد...دلم بغل میخواد
دوما بغل ات کرد:بغل من همیشه برا تو هست
مایل به حمایت؟
۶.۰k
۲۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.