وقتی جفتشون عاشق یه دختر میشن p³⁶
به محض اینکه یکی از پاهای ا.ت روی زمین قرار گرفت دست های تهیونگ کمر ا.ت رو به خودش نزدیک تر کرد.
تهیونگ زبونش رو به نشونه تر کردن لب هاش روی لب های سرخش کشید و با صدای بمی که تمام تنت رو مور مور میکرد پرسید: ازت پرسیدم میخوای بیای پایین یا نه..اجازه که ندادم..دادم.؟
تهیونگ بعد از تموم کردن حرفش ا.ت رو به خودش فشرد و پاهای ا.ت رو دوباره به خودش گره زد
دست های ا.ت راه دور گردن تهیونگ رو طی کردن و به هم قلاب شدن..
تهیونگ با لبخند رضایتمندی که به لب داشت سوار موتور شد و سوییچ موتور رو چرخوند که صدای اگزوز شنیده شد
بعد از اینکه موتور کامل روشن شد صدای کشیده شدن لاستیک های موتور روی زمین یه گوش رسید که این نشونه حرکت کردن موتور بود..
....................................................
خورشیدی که قرار بود آسمون رو ترک کنه تا جاش رو به ماه بده پشت ابر ها پنهون شده بود و آسمون رو به رنگ نارنجی در آورده بود..
ابر های تیره و نقره ایی که توی هفت آسمون نقش بسته بودن و به حرکت در میومدن..
صدای حرکت شدید باد که توی گوش میپیچید..صدای بهشتیه تهیونگ که از هر چیزی برای ا.ت دلنشین تر بود..
نگاه ا.ت از آسمون گرفته شد و تهیونگ خیره شد: من مطمئنم که تو زندگیه قبلیت..فرشت ها گلوت رو بوسیدن..وگرنه ممکن نیست انقدر خوش صدا باشی!
تهیونگ لبخندی از سر ذوق روی لب هاش نشوند و جواب داد: منم مطمئنم که اون فرشته تو بودی!
تهیونگ موتور رو روبه روی یه شهربازی نگه داشت..
تهیونگ اروم از موتور همراه با ا.ت که مثل کوالا بهش چسبیده بود پیاده شد
ا.ت خودشو از تهیونگ جدا کرد و پاهاشو به زمین رسوند
تهیونگ بعد از اینکه اطمینان پیدا کرد که ا.ت کاملا روی زمین مصلته انگشت های کشیدش رو دور انگشت های دخترونه ا.ت پیچید و دست ا.ت رو توی دست مردونش قایم کرد: بیا بریم موش کوشولو..
ا.ت از لفظ کلمه موش کوشولو برای تهیونگ غش کرد..
اینم پارت ³⁶
شرایط پارت بعد::
۴۰ تا لایک
۶۰ تا کامنت
تهیونگ زبونش رو به نشونه تر کردن لب هاش روی لب های سرخش کشید و با صدای بمی که تمام تنت رو مور مور میکرد پرسید: ازت پرسیدم میخوای بیای پایین یا نه..اجازه که ندادم..دادم.؟
تهیونگ بعد از تموم کردن حرفش ا.ت رو به خودش فشرد و پاهای ا.ت رو دوباره به خودش گره زد
دست های ا.ت راه دور گردن تهیونگ رو طی کردن و به هم قلاب شدن..
تهیونگ با لبخند رضایتمندی که به لب داشت سوار موتور شد و سوییچ موتور رو چرخوند که صدای اگزوز شنیده شد
بعد از اینکه موتور کامل روشن شد صدای کشیده شدن لاستیک های موتور روی زمین یه گوش رسید که این نشونه حرکت کردن موتور بود..
....................................................
خورشیدی که قرار بود آسمون رو ترک کنه تا جاش رو به ماه بده پشت ابر ها پنهون شده بود و آسمون رو به رنگ نارنجی در آورده بود..
ابر های تیره و نقره ایی که توی هفت آسمون نقش بسته بودن و به حرکت در میومدن..
صدای حرکت شدید باد که توی گوش میپیچید..صدای بهشتیه تهیونگ که از هر چیزی برای ا.ت دلنشین تر بود..
نگاه ا.ت از آسمون گرفته شد و تهیونگ خیره شد: من مطمئنم که تو زندگیه قبلیت..فرشت ها گلوت رو بوسیدن..وگرنه ممکن نیست انقدر خوش صدا باشی!
تهیونگ لبخندی از سر ذوق روی لب هاش نشوند و جواب داد: منم مطمئنم که اون فرشته تو بودی!
تهیونگ موتور رو روبه روی یه شهربازی نگه داشت..
تهیونگ اروم از موتور همراه با ا.ت که مثل کوالا بهش چسبیده بود پیاده شد
ا.ت خودشو از تهیونگ جدا کرد و پاهاشو به زمین رسوند
تهیونگ بعد از اینکه اطمینان پیدا کرد که ا.ت کاملا روی زمین مصلته انگشت های کشیدش رو دور انگشت های دخترونه ا.ت پیچید و دست ا.ت رو توی دست مردونش قایم کرد: بیا بریم موش کوشولو..
ا.ت از لفظ کلمه موش کوشولو برای تهیونگ غش کرد..
اینم پارت ³⁶
شرایط پارت بعد::
۴۰ تا لایک
۶۰ تا کامنت
۲۲.۹k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.