⛓️بد بوی 🔮 پارت 18
⛓️بد بوی 🔮 پارت 18
رفتم لباسم رو عوض کردم گفتن بریم کلاس
رفتیم کلاس
لیاو کوک پیش هم نشستن
الا و تهونگ پیش هم
جیمین هم روی صندلی من نشسته بود
ا/ت: راحتی
جیمین :اره خیلی
ا/ت:نمیخوای پاشی
جیمین :نه
ا/ت: جیمین پاشو حوصله ندارم
جیمین اشاره کرد روی پاش بشینم منم از لجم رفتم ردیف اول نشست دیگه جای خالی نبود جیمین بیاد
بعد معلم علوم اومد گفت:بچهها معلم ریاضی مریض شده این زنگ ازادین
همه رفتن بیرون حتی الا و لیا انگار عاشق شدن
اما من هر کاری می کنم نمیتونم درک کنم جیمین که میا میگفت این کارا رو میکنه الان همچین برای من مثل یه موچی کیوت بازی در میاره دارم سعی میکنم گول قیافه کیوتش رو نخورم
همینطور که نشسته بودم یکم تکیه دادم و چشام رو بستم فقط چشام رو بستم
که یه لحظه حس کردم تو هوا و اسمونم چشام رو باز کردم دیدم جیمین منو بغل کرده
ا/ت: منو بزار زمین
جیمین :توچ(همون نوچ خودمون)
ا/ت:جیمیننن
جیمین :جیق نزن
ا/ت:عه من شدم جیق جیقو ها
جیمین :چه ربطی داره، بقیه فکر می کنن چکار می کنیم
ا/ت:عه اینقدر برات مهمه که بقیه چی فکر میکنن، اگه نزاریم زمین همش جیق میزنم
جیمین :باش جیق بزن جیق جیقو
ا/ت: بعد بگو چه ربطی داره
جیمین :چی چه ربطی داره
ا/ت:به من میگی جیق جیقو بعدش میگی چه ربطی داره
جیمین : هوفففف باشه اصلا من هیچی نمیگم
ا/ت:اره اصلا حرف نزن منم بزار زمین
تا توی ماشین جیمین هرچی دست و پا زدم نزاشتم پایین
🔮
رفتم لباسم رو عوض کردم گفتن بریم کلاس
رفتیم کلاس
لیاو کوک پیش هم نشستن
الا و تهونگ پیش هم
جیمین هم روی صندلی من نشسته بود
ا/ت: راحتی
جیمین :اره خیلی
ا/ت:نمیخوای پاشی
جیمین :نه
ا/ت: جیمین پاشو حوصله ندارم
جیمین اشاره کرد روی پاش بشینم منم از لجم رفتم ردیف اول نشست دیگه جای خالی نبود جیمین بیاد
بعد معلم علوم اومد گفت:بچهها معلم ریاضی مریض شده این زنگ ازادین
همه رفتن بیرون حتی الا و لیا انگار عاشق شدن
اما من هر کاری می کنم نمیتونم درک کنم جیمین که میا میگفت این کارا رو میکنه الان همچین برای من مثل یه موچی کیوت بازی در میاره دارم سعی میکنم گول قیافه کیوتش رو نخورم
همینطور که نشسته بودم یکم تکیه دادم و چشام رو بستم فقط چشام رو بستم
که یه لحظه حس کردم تو هوا و اسمونم چشام رو باز کردم دیدم جیمین منو بغل کرده
ا/ت: منو بزار زمین
جیمین :توچ(همون نوچ خودمون)
ا/ت:جیمیننن
جیمین :جیق نزن
ا/ت:عه من شدم جیق جیقو ها
جیمین :چه ربطی داره، بقیه فکر می کنن چکار می کنیم
ا/ت:عه اینقدر برات مهمه که بقیه چی فکر میکنن، اگه نزاریم زمین همش جیق میزنم
جیمین :باش جیق بزن جیق جیقو
ا/ت: بعد بگو چه ربطی داره
جیمین :چی چه ربطی داره
ا/ت:به من میگی جیق جیقو بعدش میگی چه ربطی داره
جیمین : هوفففف باشه اصلا من هیچی نمیگم
ا/ت:اره اصلا حرف نزن منم بزار زمین
تا توی ماشین جیمین هرچی دست و پا زدم نزاشتم پایین
🔮
۷۵.۵k
۳۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.