پارت چهارم. لیندا: بعد از اینکه رسیدیم کره کمربند ایمنی ر
پارت چهارم. لیندا: بعد از اینکه رسیدیم کره کمربند ایمنی رو باز کردم و قبل از اینکه از هواپیما خارج بشم رفتم سمت اعضا.
لیندا: خیلی خیلی خیلی ازتون ممنونم که بهم اعتماد کردید و گذاشتید همراتون بیام......امیدوارم تو تمام مراحل زندگیتون موفق باشید، فایتینگ.....
اعضا: خواهش میکنم، خوشحالیم که تونستیم کاری بهتون بکنیم.....
لیندا: از کارمندا و اعضا خداحافظی کردم و از هواپیما پیاده شدم،،،،،،،،، خیلی چهره یکی از اعضا همونطور که گفته بودم اشناس، تمام فکرم همین شده...... خب حالا ولش، حتما تو برنامه چیزی دیدمش......
لیندا: ببخشید خانوم؟ یه هتل میشناسید.....
بله، به این ادرسی که میگم برید، اونجا یه هتل هست، امکاناتش هم عالیههههه.
لیندا: خیلی ممنونم.........
یک ساعت بعد: لیندا: ببخشید یه اتاق میخواستم، به مدت فقط چندروز.
بله، بفرمایید اینم کلید.....
لیندا: خیلی ممنونم........... خیلی خسته بودم، همین که در اتاق و باز کردم خودمو پرت کردم رو تخت. اخخخخ چقدرررر خستممممم...... فردا اولین کاری که میکنم میرم دیدن همسایه قدیمی و دوست داشتنیمون.... دلم خیلی واسشون تنگ شده........ خیلی خیلی تنگ شده.......
فردا صبح: لیندا: یکی از گارسون های هتل اومد و صبحانه ای رو میز گذاشت....... شروع کردم به خوردن، سریع لباسمو عوض کردم و یه راننده گرفتم که تا چندروز باهام باشه........
لیندا: ببخشید اقا، میتونید به این ادرس برید؟
بله چشم، من اینجارو بلدم، نگران نباشید الان میرسونمتون.....
دوساعت بعد: راننده: خانوم، اینجا همون محله ای هست که ادرسشو دادید..... اینجا محله بالا شهره، فقط ادمای ثروتمند اینجورجاها زندگی میکنن....
لیندا: همسایه ای که ما داشتیم مثل خودمون ادمای عادی بودن و اصلا پولدار و ثروتمند نبودن.......
لیندا: ببخشید اقا، مطمئنید درست اومدید؟ ینی واقعا ادرسی که دادم همینجاس؟
راننده: بله من مطمئنم که درست اومدیم..... خب حالا بگید کدوم از این ویلا ها یا اپارتمان هاست؟ پلاک چند نوشته؟
لیندا: اممم خب اینجا نوشته پلاک ۲۵
راننده: لطفا شما همینجا داخل بمونید من الان میرم نگاه کنم میام........
لیندا: ممنونم...................
لیندا: خیلی خیلی خیلی ازتون ممنونم که بهم اعتماد کردید و گذاشتید همراتون بیام......امیدوارم تو تمام مراحل زندگیتون موفق باشید، فایتینگ.....
اعضا: خواهش میکنم، خوشحالیم که تونستیم کاری بهتون بکنیم.....
لیندا: از کارمندا و اعضا خداحافظی کردم و از هواپیما پیاده شدم،،،،،،،،، خیلی چهره یکی از اعضا همونطور که گفته بودم اشناس، تمام فکرم همین شده...... خب حالا ولش، حتما تو برنامه چیزی دیدمش......
لیندا: ببخشید خانوم؟ یه هتل میشناسید.....
بله، به این ادرسی که میگم برید، اونجا یه هتل هست، امکاناتش هم عالیههههه.
لیندا: خیلی ممنونم.........
یک ساعت بعد: لیندا: ببخشید یه اتاق میخواستم، به مدت فقط چندروز.
بله، بفرمایید اینم کلید.....
لیندا: خیلی ممنونم........... خیلی خسته بودم، همین که در اتاق و باز کردم خودمو پرت کردم رو تخت. اخخخخ چقدرررر خستممممم...... فردا اولین کاری که میکنم میرم دیدن همسایه قدیمی و دوست داشتنیمون.... دلم خیلی واسشون تنگ شده........ خیلی خیلی تنگ شده.......
فردا صبح: لیندا: یکی از گارسون های هتل اومد و صبحانه ای رو میز گذاشت....... شروع کردم به خوردن، سریع لباسمو عوض کردم و یه راننده گرفتم که تا چندروز باهام باشه........
لیندا: ببخشید اقا، میتونید به این ادرس برید؟
بله چشم، من اینجارو بلدم، نگران نباشید الان میرسونمتون.....
دوساعت بعد: راننده: خانوم، اینجا همون محله ای هست که ادرسشو دادید..... اینجا محله بالا شهره، فقط ادمای ثروتمند اینجورجاها زندگی میکنن....
لیندا: همسایه ای که ما داشتیم مثل خودمون ادمای عادی بودن و اصلا پولدار و ثروتمند نبودن.......
لیندا: ببخشید اقا، مطمئنید درست اومدید؟ ینی واقعا ادرسی که دادم همینجاس؟
راننده: بله من مطمئنم که درست اومدیم..... خب حالا بگید کدوم از این ویلا ها یا اپارتمان هاست؟ پلاک چند نوشته؟
لیندا: اممم خب اینجا نوشته پلاک ۲۵
راننده: لطفا شما همینجا داخل بمونید من الان میرم نگاه کنم میام........
لیندا: ممنونم...................
۲۰.۴k
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.