کسی که زندگیم رو از این رو به اون رو کرد
کسی که زندگیم رو از این رو به اون رو کرد
Part5
ا/ت ویو
منو برد توی اتاقش...
اتاقش خیلی قشنگ بود واقعا از دکوراسیونش خوشم اومده بود
میخواستم از اتاقش تعریف کنم اما میترسیدم...
اون منو گروگان گرفته... اخه واقعا برای چی؟ چرا من؟ بین 7 میلیارد آدم توی دنیا چرا من؟
واقعا برام عجیبه!
تو خیالاتم بودم که دستمو گرفت و منو انداخت رو تخت
جونگ هون:2 دقیقه صبر کن الان میام.... فقط فکر فرار به سرت نزنه که من میدونم با تو...
رو تخت نشسته بودم....
جرعت یک میلی متر تکون خوردنو نداشتم چون نمیدونستم چی در انتظارمه....
بعد چند دقیقه اومد داخل اتاق...
جونگ هون ویو
نگاش کن اخههه
چرا انقدر کیوته؟
لباسو اوردم تا بپوشه
مطمئنم خیلی بهش میاد....
ا/ت ویو
اوممم
چه لباس قشنگی..
میخواستم بگم برو بیرون که میخوام لباسو بپوشم که نمیدونستم چی باید صداش بزنم...
گفتم:امممم ب... بخشید ا.. س.. سمتون... چ... چیه؟
جونگ هون:پوزخندی زد و گفت هه کوچولو، چرا لکنت گرفتی؟ نکنه ازم میترسی؟ گوگولی تا زمانی که به حرفم گوش بدی هیچ اتفاقی برات نمیوفته،و اینکه ددی صدام بزن.... باشه؟؟
چیی؟ ددی؟ اسم بهتری نبود؟
اه باشه دیگه مجبورم قبول کنم.....
گفتم:خ... خب ب.. ب.. بخشید ار.. ب... اب میش.. ه ب... رید بیر...ون؟ م... میخوام لباس بپوشم.. شم.
Part5
ا/ت ویو
منو برد توی اتاقش...
اتاقش خیلی قشنگ بود واقعا از دکوراسیونش خوشم اومده بود
میخواستم از اتاقش تعریف کنم اما میترسیدم...
اون منو گروگان گرفته... اخه واقعا برای چی؟ چرا من؟ بین 7 میلیارد آدم توی دنیا چرا من؟
واقعا برام عجیبه!
تو خیالاتم بودم که دستمو گرفت و منو انداخت رو تخت
جونگ هون:2 دقیقه صبر کن الان میام.... فقط فکر فرار به سرت نزنه که من میدونم با تو...
رو تخت نشسته بودم....
جرعت یک میلی متر تکون خوردنو نداشتم چون نمیدونستم چی در انتظارمه....
بعد چند دقیقه اومد داخل اتاق...
جونگ هون ویو
نگاش کن اخههه
چرا انقدر کیوته؟
لباسو اوردم تا بپوشه
مطمئنم خیلی بهش میاد....
ا/ت ویو
اوممم
چه لباس قشنگی..
میخواستم بگم برو بیرون که میخوام لباسو بپوشم که نمیدونستم چی باید صداش بزنم...
گفتم:امممم ب... بخشید ا.. س.. سمتون... چ... چیه؟
جونگ هون:پوزخندی زد و گفت هه کوچولو، چرا لکنت گرفتی؟ نکنه ازم میترسی؟ گوگولی تا زمانی که به حرفم گوش بدی هیچ اتفاقی برات نمیوفته،و اینکه ددی صدام بزن.... باشه؟؟
چیی؟ ددی؟ اسم بهتری نبود؟
اه باشه دیگه مجبورم قبول کنم.....
گفتم:خ... خب ب.. ب.. بخشید ار.. ب... اب میش.. ه ب... رید بیر...ون؟ م... میخوام لباس بپوشم.. شم.
۱۰.۱k
۳۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.