در میان موج غم صبر و قرارم بوده شعر

در میان موج غم صبر و قرارم بوده شعر
مرهمی بـر زخمـهای بیـشمـارم بوده شعر

دردهایم را نوشتم مو به مو و خط به خط
محرم اسرار من هر لحظه یارم بوده شعر

درعــزای آرزوهــایـم نشستـم تــا سحــر
همدم و همصحبت شبهای تارم بوده شعر

خنـده بـر صـورت زدم امـا میـان خلوتم
شـاهـد دلتنـگی و احـوال زارم بوده شعر

در میـان خـانـه ام حتی غـریب افتـاده ام
بین ایـن غربت مـرا ایل وتبارم بوده شعر

خسته از بی مهری دنیـا و ایـن چرخِ فلک
از غـم و غصه مـرا راه فـرارم بـوده شعر

دفتر و خودکار من باشد مرا سنگ صبور
دلخوش از اینم همه داروندارم بوده شعر