مروارید عشق پارت ۷۰
من:جونگ کوک ولش کن برای چی میخوای اون دست خوشگل مردونتو تو دهنش خالی کنی و دستات زخمی شن هان اون اون عرضش کتک خوردن نداره کوک:ولی گائول اون عنتر باعث شد بخیه هات پاره شه اگه اتفاقی برات بیوفته واقعا پارش میکنم بعد خندیدم من:آیی کوک:بزار الان میریم دکتر یولی یولی:باشه مراقبشم من:جونگ کوک کجا میری کوک:الان میام عزیزم رفت جلو مرده یدونه با مشت محکم زد تو صورتش محکم تر باز زد همون موقع من چشمام رفت یولی:گائول گائول چشماتو باز کن
از زبون جونگ کوک
زدم بعد فرستادمش که بره همون موقع فهمیدم یولی بیهوش شده من:گائول رفتم گرفتمش تو بغلم من:چشماتو باز کن نفسم😖 تهیونگ:ببرش بیمارستان اینجوری شاید بدتر شه من:باشه بلندش کردم از رو زمین زیر پاشو با کمرشو گرفتم بلندش کردم گذاشتمش تو ماشین و رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم به سمت بیمارستان همون بیمارستان رسیدیم اومدن بردنش من بیرون منتظر موندم تا چند دقیقه بعد دکتر اومد من:دکتر چی شد دکتر:زود آوردینش وگرنه ممکن بود افونت کنه و حالش بد بشه دوباره بخیه زدیم من:الان حالش چطوره دکتر:بهوش من:آه پس میتونم ببینمش دکتر:بله سریع رفتم تو اتاق کتمو در آوردم رفتم جلوش نشستم کنارش
از زبون جونگ کوک
زدم بعد فرستادمش که بره همون موقع فهمیدم یولی بیهوش شده من:گائول رفتم گرفتمش تو بغلم من:چشماتو باز کن نفسم😖 تهیونگ:ببرش بیمارستان اینجوری شاید بدتر شه من:باشه بلندش کردم از رو زمین زیر پاشو با کمرشو گرفتم بلندش کردم گذاشتمش تو ماشین و رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم به سمت بیمارستان همون بیمارستان رسیدیم اومدن بردنش من بیرون منتظر موندم تا چند دقیقه بعد دکتر اومد من:دکتر چی شد دکتر:زود آوردینش وگرنه ممکن بود افونت کنه و حالش بد بشه دوباره بخیه زدیم من:الان حالش چطوره دکتر:بهوش من:آه پس میتونم ببینمش دکتر:بله سریع رفتم تو اتاق کتمو در آوردم رفتم جلوش نشستم کنارش
۲۶.۲k
۰۹ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.