عشق دروغین پارت 10(آخر)
(فردا)
+کوکی... عااا کوکی... بیدار شو دیگه مثلا من مریضما.
_هوم... چی شده؟
+وقت مرخصیم نشده؟
_ای وای... پاک یادم رفته بود... الان میرم کاراشو میکنم. راستی بهتری؟
+هنوز حالت تهوع دارم ولی بهتر از دیروزم
_هوممممم
+پاشو دیگه... راستی یه چیزی یادت نرفته؟
_ن... چی؟
+هعی... بقیه شوهر دارن ماهم شوهر داریم... تو الان باید منو ببوسی و بهم حرفای امید وار کننده بزنی
_(خنده)
+زهر ماررررر
+اصن وقتی طلاق گرفتم میفهمییی
_نه بابا. دل و جرعت طلاق گرفتنو نداری
+با این همه خنگیت، اینو راست گفتی... من انقدر عاشق توعه کوچولوعم که نمیتونم حتی به طلاق گرفتن فکر کنم
_منم همینطور
+خب پاشو برو دیگه
_عااا باشه
کوک بلند شد و کارای ترخیص ا.ت رو انجام داد. در راه برگشت به اتاق بود که... موبایلش زنگ خورد
(ویو کوک) (علامت شخص ناشناس&)
_بله؟
&هومممم... پس جونگکوک تویی!
_بله و شما چه کسی هستین؟
&من؟ خب... یه آشنا
_لطفا بگید کی هستین وگرنه قطع میکنم
&اوووو چه تهدیدی... ولی به پای تهدید من نمیرسه
_تو... تو همون آشغالی هستی که فکرشو میکنم؟
&زدی توخال (خنده)
_خب... زر بزن، چیکار داری؟
&فکرکنم یکم ماه پیش بهت گفتم یه ماه وقت داری... ولی الان دوم ماه اکتبر... دقیقا یک ماه و یک روز
_خب که چی؟
&تصمیمتو گرفتی یا نه؟
_آره
&خب؟
_یا من و ا.ت باهم... یا بازم باهم
&منظورت چیه؟
_فکر کنم خیلی واضح بیانش کردم ولی ازونجایی که تو خنگی... دوباره میگم... اگه اونو کشتی که منم خودمو میکشم و میرم پیشش... اگه اونو نکشتی که ما باهم زندگی خوبی داریم
&بعد اگه من خواستم تورو بکشم چی؟
_هه... فکر کردی به همین سادگیاست؟
&آره چون برای من سادست
_اگه دستت به من بخوره پشیمون میشی
&ول...(کوک گوشی قطع کرد)
(پایان ویو کوک)
_عشقم حالش چطوره؟
+مسخره بازی در نیار و بگو چی گفت؟
_کی؟ چی؟ کجا؟
+همون به قول خودت مرد اشغال
_وادافاک همشو شنیدی؟
+اوهـــــوم
_خب اون گف که بهت یه ماهوقت دادم و الان شده یک ماخ و یه روز وتصمیمت چیه گفتم یا منو ا.ت باخم یا بازم باهم گفت منظورت چیه گفتم تو اگع اونو کشتی که منم خودمو میکشم و میرم پیشش و اگه هم نکشتیش ما باهم زندگی خوبی داریم بعد گفت اگه بخوام تورو بکشم چی گفتم دستت به من بخوره پشیمون میشی. همین.
+اشتباه گفتی. باید میگفتی اگه منو بکشی، اونم خودشو میکشه و میاد پیشم.
_قربونت برم تو خوب شو نمیخواد خودتو بکشیییی
(فردا)
(علامت اخبار•)
• و هم اکنون اخبار جدیدی در ارتباط با بزرگترین باند مافیای کره رو میشنویم:
•اکنون آقای کیم تهوون، رئیس بزرگترین باند مافیای کره، در خیابان تهران سئول، دستگیر و به حکم اعدام محکوم شد...
+وایسا ببینم چییی؟ درست شنیدممم؟
_(با کلی ذوق) اوهـــــوم
+یعنی ما الان دیگه راحتیم؟
_تا ابد...
(فردا)
_میخوای بریم بیمارستان؟ از دیروز تاحالا فقط داری بالا میادی
+اوهوم بریم
ــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ
~تبریک میگم خانوم و آقای جئون
_چی شده؟
+همسر شما باردار هستند!
+_چیییییی؟(با کلی ذوق)
_یعنی من... یعنی من... دارم بابا میشم؟
+اوهوم و تو بهترین پدر دنیا میشیییی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(نه ماه بعد)
+کوک الهی بمیرییییییی
_عشقم میدونم درد داری ولی تحمل کن و دستممو فشار بده الان میرسیمم
+باشه...
آنها به بیمارستان رسیدند و ا.ت را به اتاق عمل بردند..
(یه ساعت بعد)
~تبریک میگم اقای جئون هم همسر و هم دختر شما سالم هستند.
_(همراه با اشک شوق) میتونم ببینمشون؟
~فقط 10 دقیقه
_چشم
_عزیزمممم قربونش برم چقدر نازه
+به باباش رفته
_نخیرم به مامانش رفته
+(خنده)
+کوک... یعنی ما پدر و مادر خوبی میشیم؟
_معلومه که آره... مابهترین پدرومادر دنیا میشیم
+اسمشو چی بزاریم؟
_لینا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
𝐓𝐡𝐞 𝐄𝐧𝐝...
گایز امیدوارم دوست داشته باشید♥🙂
+کوکی... عااا کوکی... بیدار شو دیگه مثلا من مریضما.
_هوم... چی شده؟
+وقت مرخصیم نشده؟
_ای وای... پاک یادم رفته بود... الان میرم کاراشو میکنم. راستی بهتری؟
+هنوز حالت تهوع دارم ولی بهتر از دیروزم
_هوممممم
+پاشو دیگه... راستی یه چیزی یادت نرفته؟
_ن... چی؟
+هعی... بقیه شوهر دارن ماهم شوهر داریم... تو الان باید منو ببوسی و بهم حرفای امید وار کننده بزنی
_(خنده)
+زهر ماررررر
+اصن وقتی طلاق گرفتم میفهمییی
_نه بابا. دل و جرعت طلاق گرفتنو نداری
+با این همه خنگیت، اینو راست گفتی... من انقدر عاشق توعه کوچولوعم که نمیتونم حتی به طلاق گرفتن فکر کنم
_منم همینطور
+خب پاشو برو دیگه
_عااا باشه
کوک بلند شد و کارای ترخیص ا.ت رو انجام داد. در راه برگشت به اتاق بود که... موبایلش زنگ خورد
(ویو کوک) (علامت شخص ناشناس&)
_بله؟
&هومممم... پس جونگکوک تویی!
_بله و شما چه کسی هستین؟
&من؟ خب... یه آشنا
_لطفا بگید کی هستین وگرنه قطع میکنم
&اوووو چه تهدیدی... ولی به پای تهدید من نمیرسه
_تو... تو همون آشغالی هستی که فکرشو میکنم؟
&زدی توخال (خنده)
_خب... زر بزن، چیکار داری؟
&فکرکنم یکم ماه پیش بهت گفتم یه ماه وقت داری... ولی الان دوم ماه اکتبر... دقیقا یک ماه و یک روز
_خب که چی؟
&تصمیمتو گرفتی یا نه؟
_آره
&خب؟
_یا من و ا.ت باهم... یا بازم باهم
&منظورت چیه؟
_فکر کنم خیلی واضح بیانش کردم ولی ازونجایی که تو خنگی... دوباره میگم... اگه اونو کشتی که منم خودمو میکشم و میرم پیشش... اگه اونو نکشتی که ما باهم زندگی خوبی داریم
&بعد اگه من خواستم تورو بکشم چی؟
_هه... فکر کردی به همین سادگیاست؟
&آره چون برای من سادست
_اگه دستت به من بخوره پشیمون میشی
&ول...(کوک گوشی قطع کرد)
(پایان ویو کوک)
_عشقم حالش چطوره؟
+مسخره بازی در نیار و بگو چی گفت؟
_کی؟ چی؟ کجا؟
+همون به قول خودت مرد اشغال
_وادافاک همشو شنیدی؟
+اوهـــــوم
_خب اون گف که بهت یه ماهوقت دادم و الان شده یک ماخ و یه روز وتصمیمت چیه گفتم یا منو ا.ت باخم یا بازم باهم گفت منظورت چیه گفتم تو اگع اونو کشتی که منم خودمو میکشم و میرم پیشش و اگه هم نکشتیش ما باهم زندگی خوبی داریم بعد گفت اگه بخوام تورو بکشم چی گفتم دستت به من بخوره پشیمون میشی. همین.
+اشتباه گفتی. باید میگفتی اگه منو بکشی، اونم خودشو میکشه و میاد پیشم.
_قربونت برم تو خوب شو نمیخواد خودتو بکشیییی
(فردا)
(علامت اخبار•)
• و هم اکنون اخبار جدیدی در ارتباط با بزرگترین باند مافیای کره رو میشنویم:
•اکنون آقای کیم تهوون، رئیس بزرگترین باند مافیای کره، در خیابان تهران سئول، دستگیر و به حکم اعدام محکوم شد...
+وایسا ببینم چییی؟ درست شنیدممم؟
_(با کلی ذوق) اوهـــــوم
+یعنی ما الان دیگه راحتیم؟
_تا ابد...
(فردا)
_میخوای بریم بیمارستان؟ از دیروز تاحالا فقط داری بالا میادی
+اوهوم بریم
ــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ
~تبریک میگم خانوم و آقای جئون
_چی شده؟
+همسر شما باردار هستند!
+_چیییییی؟(با کلی ذوق)
_یعنی من... یعنی من... دارم بابا میشم؟
+اوهوم و تو بهترین پدر دنیا میشیییی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(نه ماه بعد)
+کوک الهی بمیرییییییی
_عشقم میدونم درد داری ولی تحمل کن و دستممو فشار بده الان میرسیمم
+باشه...
آنها به بیمارستان رسیدند و ا.ت را به اتاق عمل بردند..
(یه ساعت بعد)
~تبریک میگم اقای جئون هم همسر و هم دختر شما سالم هستند.
_(همراه با اشک شوق) میتونم ببینمشون؟
~فقط 10 دقیقه
_چشم
_عزیزمممم قربونش برم چقدر نازه
+به باباش رفته
_نخیرم به مامانش رفته
+(خنده)
+کوک... یعنی ما پدر و مادر خوبی میشیم؟
_معلومه که آره... مابهترین پدرومادر دنیا میشیم
+اسمشو چی بزاریم؟
_لینا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
𝐓𝐡𝐞 𝐄𝐧𝐝...
گایز امیدوارم دوست داشته باشید♥🙂
۸.۱k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.