رمان عشق يا خانواده پارت ۵۹
نمی ده فراررکنه)
ا/ت:ولم کن(کیوت)
تهیونگ: هزینه داره
ا/ت:چه هزینه ی ؟اصلا چقدر میخوای؟(من هم اگر شوهر پولدار داشتم الان غمی نداشتم😂)
تهیونگ:هزینه اش یه...(که شروع به بوسیدن ا/ت میکنه)
"ادمین"
ا/ت هم داشت با تهیونگ همکاری میکرد ....
(یا این اصلا انصاف نیست این دو تا منگول همو ببوسن ما هم نذاره گر باشیم)
ا/ت:یا بسه دیگه تموم ش کن
تهیونگ: بدتت میاد(کیوت)
ا/ت:نه نه بدم نمیاد فقط گشنمه
تهیونگ:بیا بریم غذا بخوریم
ا/ت:اوکی
"ویو تهیونگ "
این دختر چرا اینقدر خوردنیه آخه(و همچنان منه منحرف😅)همش جذبش میشم ولی ...نمی خواهم بفهمه
"ویو ا/ت "
تهیونگ هر روز جذاب تر و جذاب تر میشه دارم کم کم جذبش میشم
"بعد خوردن غذا"
ا/ت:تهیونگ بیا بریم اتاق هارو حاضر کنیم
تهیونگ: اوکی بریم
با تهیونگ رفتیم و شروع به چیدن اتاق ها کردیم .تهیونگ داشت با ذوق به لباس های بچه ها نگاه میکرد
تهیونگ:دوست دارم زود ببینمشون
ا/ت:*الان چی گفت*
تهیونگ:ا/ت بیا تا آخر زندگیمون کنار هم باشیم
ا/ت:چی داری میگی ته
تهیونگ: ا/ت من....
ادامه دارد
ا/ت:ولم کن(کیوت)
تهیونگ: هزینه داره
ا/ت:چه هزینه ی ؟اصلا چقدر میخوای؟(من هم اگر شوهر پولدار داشتم الان غمی نداشتم😂)
تهیونگ:هزینه اش یه...(که شروع به بوسیدن ا/ت میکنه)
"ادمین"
ا/ت هم داشت با تهیونگ همکاری میکرد ....
(یا این اصلا انصاف نیست این دو تا منگول همو ببوسن ما هم نذاره گر باشیم)
ا/ت:یا بسه دیگه تموم ش کن
تهیونگ: بدتت میاد(کیوت)
ا/ت:نه نه بدم نمیاد فقط گشنمه
تهیونگ:بیا بریم غذا بخوریم
ا/ت:اوکی
"ویو تهیونگ "
این دختر چرا اینقدر خوردنیه آخه(و همچنان منه منحرف😅)همش جذبش میشم ولی ...نمی خواهم بفهمه
"ویو ا/ت "
تهیونگ هر روز جذاب تر و جذاب تر میشه دارم کم کم جذبش میشم
"بعد خوردن غذا"
ا/ت:تهیونگ بیا بریم اتاق هارو حاضر کنیم
تهیونگ: اوکی بریم
با تهیونگ رفتیم و شروع به چیدن اتاق ها کردیم .تهیونگ داشت با ذوق به لباس های بچه ها نگاه میکرد
تهیونگ:دوست دارم زود ببینمشون
ا/ت:*الان چی گفت*
تهیونگ:ا/ت بیا تا آخر زندگیمون کنار هم باشیم
ا/ت:چی داری میگی ته
تهیونگ: ا/ت من....
ادامه دارد
۷.۱k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.