رویای من . پارت 31
اشک از چشام جاری شد ... واقعا باورمم نمیشه ... همه ی مردم دورش جمع شده بودن ... رفتم جلو
کوک: این سووک ... این سوک بیدار شووو... این سووووک لطفااااا ... این سوووک خوشگلمممم دووون بییاااارر آمبولانس خبرر کنییییدددد .... سرییعع( با گریه و عصبانیت )
مردم : من زنگ زدم گفتن الان میرسن.
دستم رو گذاشتم رو مچش
کوک: نبضضض ، نبضض ( دستم رو جابجا کردم ) ... نبض ندااارههه کمکک کنیییدددد لطفاااا
مردم:اقا لطفا ارامشتون رو حفظ کنید الان میرسن ( امبولانس )
کوک: چطططورییی اراااامششممم رو حفظظ کنممم هااااا
دستم رو گذاشتم تو دستاش
بدنش سرد شده بود . عین یه جنازه
امبولانس رسید
سریع اومدن و این سوک رو روی تخت گذاشتن و سوار کردن
منم باهاشون سوار شدم
کوک: بیمار نبض ندارهه ... لطفا کمک کنییید
پرستار : اروم باشید . بهش سرم وصل کردم. تا بیمارستان باید صبر کنید که بهش شوک وارد کنیم
کوک: دوون میاره دیگهه نهه؟؟( با گریه )
پرستار : معلوم نیست . اعلائم حیاتی نداره ... تا ببینیم چی میشه
کوک : ... ( گریه ) تا بیمارستان چند دقیقه دیگه مونده؟؟
پرستار: نمیدونم ... بزارید از راننده بپرسم
بی سیم رو برداشت
پرستار : تا بیمارستان چند دقیقه دیگه مونده ؟؟ اها... اقا ، یکی دو دقیقه دیگه
کوک : بهش بگیید ، لطفاا سریعتررر برههه ( گریه )
پرستار : چشمم اقا ، اروم باشید
کپی ممنوع❌
کوک: این سووک ... این سوک بیدار شووو... این سووووک لطفااااا ... این سوووک خوشگلمممم دووون بییاااارر آمبولانس خبرر کنییییدددد .... سرییعع( با گریه و عصبانیت )
مردم : من زنگ زدم گفتن الان میرسن.
دستم رو گذاشتم رو مچش
کوک: نبضضض ، نبضض ( دستم رو جابجا کردم ) ... نبض ندااارههه کمکک کنیییدددد لطفاااا
مردم:اقا لطفا ارامشتون رو حفظ کنید الان میرسن ( امبولانس )
کوک: چطططورییی اراااامششممم رو حفظظ کنممم هااااا
دستم رو گذاشتم تو دستاش
بدنش سرد شده بود . عین یه جنازه
امبولانس رسید
سریع اومدن و این سوک رو روی تخت گذاشتن و سوار کردن
منم باهاشون سوار شدم
کوک: بیمار نبض ندارهه ... لطفا کمک کنییید
پرستار : اروم باشید . بهش سرم وصل کردم. تا بیمارستان باید صبر کنید که بهش شوک وارد کنیم
کوک: دوون میاره دیگهه نهه؟؟( با گریه )
پرستار : معلوم نیست . اعلائم حیاتی نداره ... تا ببینیم چی میشه
کوک : ... ( گریه ) تا بیمارستان چند دقیقه دیگه مونده؟؟
پرستار: نمیدونم ... بزارید از راننده بپرسم
بی سیم رو برداشت
پرستار : تا بیمارستان چند دقیقه دیگه مونده ؟؟ اها... اقا ، یکی دو دقیقه دیگه
کوک : بهش بگیید ، لطفاا سریعتررر برههه ( گریه )
پرستار : چشمم اقا ، اروم باشید
کپی ممنوع❌
۵.۲k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.