(عشق مافیایی)P.6
ته*ویو
ا/ت داشت باهام حرف میزد که یهو سونگ جو یعنی یعنی داداشم اومد
سونگ جو:داداش خبر خوب دارم
سونگ جو:خبر خوب اینه که لی عملش به خوبی پیش رفت
از سر جام بلند شدم
ته:خدارو شکر
سونگ جو:و تا کمتر از یک هفته دیگه مرخص میشه
ا/ت:مگه بهت نگفتم ع...
سونگ جو:چی؟
ا/ت:مگه بهت نگفتم اشکال نداره و خوب میشه
سونگ جو:اها
ته:آره آره ا/ت راست میگه بهم گفت اشکال نداره،خب دیگه بریم
رفتیم داخل بیمارستان پرستار ها اجازه دادن که بریم داخل و رفتیم داخل
ته:لی خوبی؟
لی:تهیونگ خوبم تو خوبی؟
ته:آره من خوبم،خیلی نگرانت شدم
لی:معذرت میخوام که باعث نگرانی شدم
ته:کی اینکار و باهات کرده
لی:جک
ته:برای چی؟
لی:چون دفع پیش باهاش دهن به دهن شدی و دک و دهنش رو آوردی پایین اینکار رو کرده
ته:چی؟،من مغدرت میخوام لی واقعا نمیدونم چی الان بهت بگم
لی:نه تهیونگ عیب نداره
ا/ت داشت باهام حرف میزد که یهو سونگ جو یعنی یعنی داداشم اومد
سونگ جو:داداش خبر خوب دارم
سونگ جو:خبر خوب اینه که لی عملش به خوبی پیش رفت
از سر جام بلند شدم
ته:خدارو شکر
سونگ جو:و تا کمتر از یک هفته دیگه مرخص میشه
ا/ت:مگه بهت نگفتم ع...
سونگ جو:چی؟
ا/ت:مگه بهت نگفتم اشکال نداره و خوب میشه
سونگ جو:اها
ته:آره آره ا/ت راست میگه بهم گفت اشکال نداره،خب دیگه بریم
رفتیم داخل بیمارستان پرستار ها اجازه دادن که بریم داخل و رفتیم داخل
ته:لی خوبی؟
لی:تهیونگ خوبم تو خوبی؟
ته:آره من خوبم،خیلی نگرانت شدم
لی:معذرت میخوام که باعث نگرانی شدم
ته:کی اینکار و باهات کرده
لی:جک
ته:برای چی؟
لی:چون دفع پیش باهاش دهن به دهن شدی و دک و دهنش رو آوردی پایین اینکار رو کرده
ته:چی؟،من مغدرت میخوام لی واقعا نمیدونم چی الان بهت بگم
لی:نه تهیونگ عیب نداره
۲.۵k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.