بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
حرفه و اسرار :
اینطور نیست که اسرار صرفاً در سخنان عارفانه و شاعرانه باشد. اسرار بیش و پیش از هر چیز در پدیده های هستی نهفته است. در عمل و فهم عمل نهفته است. یک شیمیست در حال کار، خود در مرکز اسرار قرار گرفته است. چنین کسی مبهوت بسیاری از واکنش ها، ترکیب ها، تجزیه ها و کاتالیزورهای شگفتی آفرینی است که فرآیند تبدیل چیزی به چیز دگر را تسریع می کنند. بسیاری از اسرار در خود ماده و روابط مابین شان نهان است. هم چنین است علم فیزیک، همچنین است علم طب. و دقیقاً از این روست که اساتید بزرگ و فرزانگان راستین، شاگردانشان را به فراگیری لااقل یک حرفه تشویق نموده و گسیل می داشتند. زیرا نیک می دانستند که بیکاره ای که هیچ حرفه ای را به تمامی و با ظرافت نداند و نتواند، محال است روزی تبدیل به حکیمی فرزانه شود. ای دوست، حداقل یک کار را به خوبی یاد بگیر. از صفر تا صدش را. نه بصورت سَرسَری و نیم بند. بلکه به تمامی، به کمال، و بی عیب و نقص. فرقی نمی کند که این حرفه کدام است، ظرف شستن است یا خشت درست کردن، آشپزی است یا پزشکی، کشت و زرع است یا تبحر در شیشه پاک کردن، مهندسی سازه است یا جاروکشی است. نکته این است؛ یک کار را بخوبی یاد بگیر. اگر یک کار را به تمامی یاد بگیری، اسرارش را دانسته ای.
و چون ریشه اسراری همه حرفه ها مشترک است، تو به سادگی قابلیت یادگیری و فهم کارهای دیگر را به دست آورده ای. شعورمند شده ای. و نکته همین است! آن که یک کار را به درستی یاد گرفته باشد، قابلیت فهم کارهای دیگر را دارد. زیرا هر کاری از ابتدا تا انتهایش، از نیت تا به نتیجه، دارای مراحلی هفتگانه است و این روند هفتگانه در همه حِرَف مشترک است.
ای دوست، در قرون گذشته سالکانِ اصناف و حِرَف،طریقت نامه داشتند، فتوت نامه داشتند، مرامنامه داشتند.
طریقت نامه خبازان، رختشویان، کناسان، قصابان، سقایان، بزازان، کاتبان، اطباء، پرستاران، آرایشگران،… ای دوست، حوزه سلوک، سالک بیکار و ندانم کار ندارد، سالک عاطل و باطل ندارد، تنبل و مفت خور ندارد. زیرا سلوک، بی عمل، پیش نمی رود، آن به عمل و فهم آن است.
حرفه و اسرار :
اینطور نیست که اسرار صرفاً در سخنان عارفانه و شاعرانه باشد. اسرار بیش و پیش از هر چیز در پدیده های هستی نهفته است. در عمل و فهم عمل نهفته است. یک شیمیست در حال کار، خود در مرکز اسرار قرار گرفته است. چنین کسی مبهوت بسیاری از واکنش ها، ترکیب ها، تجزیه ها و کاتالیزورهای شگفتی آفرینی است که فرآیند تبدیل چیزی به چیز دگر را تسریع می کنند. بسیاری از اسرار در خود ماده و روابط مابین شان نهان است. هم چنین است علم فیزیک، همچنین است علم طب. و دقیقاً از این روست که اساتید بزرگ و فرزانگان راستین، شاگردانشان را به فراگیری لااقل یک حرفه تشویق نموده و گسیل می داشتند. زیرا نیک می دانستند که بیکاره ای که هیچ حرفه ای را به تمامی و با ظرافت نداند و نتواند، محال است روزی تبدیل به حکیمی فرزانه شود. ای دوست، حداقل یک کار را به خوبی یاد بگیر. از صفر تا صدش را. نه بصورت سَرسَری و نیم بند. بلکه به تمامی، به کمال، و بی عیب و نقص. فرقی نمی کند که این حرفه کدام است، ظرف شستن است یا خشت درست کردن، آشپزی است یا پزشکی، کشت و زرع است یا تبحر در شیشه پاک کردن، مهندسی سازه است یا جاروکشی است. نکته این است؛ یک کار را بخوبی یاد بگیر. اگر یک کار را به تمامی یاد بگیری، اسرارش را دانسته ای.
و چون ریشه اسراری همه حرفه ها مشترک است، تو به سادگی قابلیت یادگیری و فهم کارهای دیگر را به دست آورده ای. شعورمند شده ای. و نکته همین است! آن که یک کار را به درستی یاد گرفته باشد، قابلیت فهم کارهای دیگر را دارد. زیرا هر کاری از ابتدا تا انتهایش، از نیت تا به نتیجه، دارای مراحلی هفتگانه است و این روند هفتگانه در همه حِرَف مشترک است.
ای دوست، در قرون گذشته سالکانِ اصناف و حِرَف،طریقت نامه داشتند، فتوت نامه داشتند، مرامنامه داشتند.
طریقت نامه خبازان، رختشویان، کناسان، قصابان، سقایان، بزازان، کاتبان، اطباء، پرستاران، آرایشگران،… ای دوست، حوزه سلوک، سالک بیکار و ندانم کار ندارد، سالک عاطل و باطل ندارد، تنبل و مفت خور ندارد. زیرا سلوک، بی عمل، پیش نمی رود، آن به عمل و فهم آن است.
۴.۸k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.