از من خبر بگير! از دور و بریام حالمو بپرس؛ ببین حالم خوبه

از من خبر بگير! از دور و بریام حالمو بپرس؛ ببین حالم خوبه؟ ببین به کمکت احتیاج دارم یا نه؟ از هرکسی که منو میشناسه، منو بپرس، بگو فلانی چطوره؟ حالش خوبه؟ این روزاش چطور میگذره؟ وقتی دلش آشوبِ و غم داره، کسی هست که بتونه آرومش کنه؟ از من خبر بگیر! ببین حالم خوبه یا نه! ببین توی نبودت، کسی هست که تو غمام کنارم باشه و بهم بگه اینجا آخرِ راه نیست و من باید قوی باشم. تو شادیام کنارم باشه و بگه: دیدی؟ بهت گفته بودم که غما موندگار نیستن. از حالم پرس و جو کن؛ ببین این روزا مبادا غم و غصه‌هام منو دور از چشمِ تو از پا در بیارن! مبادا تو نبودت ضعیف‌تر از همیشه باشم و نتونم جلویِ غمام وایسم. از حالِ من خبر بگیر که اگه فهمیدی حالم خوب نیست، بتونی به وقتش خودتو برسونی و نجاتم بدی! من ضعیف‌تر از اونیم که تنهایی بتونم این همه غمو تحمل کنم! از من خبر بگیر.