عشق سیاه
#عشق_سیاه
part 48
+باشه بیب
_ته کن خابم میاد میرم بخابم
+عوم ت برو منم میام
ویوات
رفتم داخل عمارت با خودم فکر کردم که چطوری پیش ته بخابم از ترس خابم نمیبره
اها میرم روی کاناپه
رفتم روی کاناپه درازکشیدم که ته اومد بالا سرم
+اینجا چراا؟
_عم خوببب همینجوری
+پاشو بریم ت اتاق
_بش
ویوات
ته منو برد بالا و روی تخت دارز کشیدیم و ته منو بغلش گرفت
پرش بک به صبح
ویوات
بیدار شدم دیدم که تویه بغل ته ــم و خودمو کشیدم بیرون به سختی چون محکم بغلم کرده بود
که یهویی
ویوته
خواب بودم کع احساس کردم ک ات داره تویه بغلم تکون میخوره اما من خودمو به خواب زدم که کشید بیرون و خاست بره که کمرشو گرفتم و چسبوندم به خودم و گفتم
+بیب اول صبی کجااا(صدای خابالود
_عام خب میرم دسشویی
+یکم دیگه تو بغلم بمون و بعد برو(کیوت
ویوات
نتونستم جلوی ته خودمو نگه دارم و خنده ریزی کردم خیللی کیوت شده بود
(خودتون که میدونی ته اول صب چقد کیوته 🥲)
_باشهههه
part 48
+باشه بیب
_ته کن خابم میاد میرم بخابم
+عوم ت برو منم میام
ویوات
رفتم داخل عمارت با خودم فکر کردم که چطوری پیش ته بخابم از ترس خابم نمیبره
اها میرم روی کاناپه
رفتم روی کاناپه درازکشیدم که ته اومد بالا سرم
+اینجا چراا؟
_عم خوببب همینجوری
+پاشو بریم ت اتاق
_بش
ویوات
ته منو برد بالا و روی تخت دارز کشیدیم و ته منو بغلش گرفت
پرش بک به صبح
ویوات
بیدار شدم دیدم که تویه بغل ته ــم و خودمو کشیدم بیرون به سختی چون محکم بغلم کرده بود
که یهویی
ویوته
خواب بودم کع احساس کردم ک ات داره تویه بغلم تکون میخوره اما من خودمو به خواب زدم که کشید بیرون و خاست بره که کمرشو گرفتم و چسبوندم به خودم و گفتم
+بیب اول صبی کجااا(صدای خابالود
_عام خب میرم دسشویی
+یکم دیگه تو بغلم بمون و بعد برو(کیوت
ویوات
نتونستم جلوی ته خودمو نگه دارم و خنده ریزی کردم خیللی کیوت شده بود
(خودتون که میدونی ته اول صب چقد کیوته 🥲)
_باشهههه
۱.۴k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.