بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
همیشه و در هر امری،منشأ سردرگمی،نشناختن هدف، قرار نگرفتن در مسیر درست، نداشتن نقشه راه و عدم پیروی از راهبلد و رهبر می باشد.
بنابراین: منشأ سردرگمی خود ما هستیم که وقت شریف را به بازی میگذرانیم. ما را به بازی گرفتهاند و ما نیز بازی میکنیم؛ دیگران کارگردانی میکنند و ما بازیگری میکنیم؛ در حالی که پروردگار ما و عالم هستی فرمود:نه جهان را به بازی آفریدم و نه تو را برای بازی آفریدم.زندگی بسیار جدی است و با کسی شوخی و بازی ندارد: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ - ما آسمانها و زمین و آنچه را که در میان این دو است به بازی و بی هدف نیافریدیم! (38)
مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ -ما آن دو را جز بحق نیافریدیم؛ ولی بیشتر آنان نمیدانند!(39)(سوره دخان آیه 38 و 39)
منشأ سردرگمی خودماهستیم که فضای مجازی را منشأ اطلاعات خود قرار میدهیم، چنان که گویی وحی مُنزل، و یا علم متقن، و یا ریاضی محض است!
منشأ سردرگمی، خود ما هستیم که گمان می کنیم هرچه درفضای مجازی منتشر شد، درست است و باید باور کرد!
منشأ سردرگمی، خود ما هستیم که باورهای خود را فقط و فقط با شنیدن و دیدن آن هم از هر منبعی، تقویت می کنیم! در حالی که بینایی و شنوایی، فقط دو امکان و ابزار دریافت اطلاعات میباشند، اما این اطلاعات نباید فقط توسط سلسله اعصاب، به بخشهای مربوطه مغز ارسال گردند، بلکه باید مورد تفکر و تعقل قرار گرفته و با بصیرت به آنها توجه شود. وگرنه هیچ فرقی بین دریافتهای صوتی و تصویری ما با حیوانات باقی نمیماند.
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ - به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها = عقلهایی دارند که با آن اندیشه نمی کنند، و نمیفهمند؛ و چشمانی که با آن نمیبینند؛ و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند. چرا که با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند!(سوره اعراف آیه 179)
منشأ سردرگمی،خود ما هستیم که هیچ معیاری جهت تشخیص حق از باطل و راست از دروغ و نیز سنجش ارزشها نداریم، بعد می گوییم:حالا از کجا بفهمیم؟!(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
همیشه و در هر امری،منشأ سردرگمی،نشناختن هدف، قرار نگرفتن در مسیر درست، نداشتن نقشه راه و عدم پیروی از راهبلد و رهبر می باشد.
بنابراین: منشأ سردرگمی خود ما هستیم که وقت شریف را به بازی میگذرانیم. ما را به بازی گرفتهاند و ما نیز بازی میکنیم؛ دیگران کارگردانی میکنند و ما بازیگری میکنیم؛ در حالی که پروردگار ما و عالم هستی فرمود:نه جهان را به بازی آفریدم و نه تو را برای بازی آفریدم.زندگی بسیار جدی است و با کسی شوخی و بازی ندارد: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ - ما آسمانها و زمین و آنچه را که در میان این دو است به بازی و بی هدف نیافریدیم! (38)
مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ -ما آن دو را جز بحق نیافریدیم؛ ولی بیشتر آنان نمیدانند!(39)(سوره دخان آیه 38 و 39)
منشأ سردرگمی خودماهستیم که فضای مجازی را منشأ اطلاعات خود قرار میدهیم، چنان که گویی وحی مُنزل، و یا علم متقن، و یا ریاضی محض است!
منشأ سردرگمی، خود ما هستیم که گمان می کنیم هرچه درفضای مجازی منتشر شد، درست است و باید باور کرد!
منشأ سردرگمی، خود ما هستیم که باورهای خود را فقط و فقط با شنیدن و دیدن آن هم از هر منبعی، تقویت می کنیم! در حالی که بینایی و شنوایی، فقط دو امکان و ابزار دریافت اطلاعات میباشند، اما این اطلاعات نباید فقط توسط سلسله اعصاب، به بخشهای مربوطه مغز ارسال گردند، بلکه باید مورد تفکر و تعقل قرار گرفته و با بصیرت به آنها توجه شود. وگرنه هیچ فرقی بین دریافتهای صوتی و تصویری ما با حیوانات باقی نمیماند.
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ - به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها = عقلهایی دارند که با آن اندیشه نمی کنند، و نمیفهمند؛ و چشمانی که با آن نمیبینند؛ و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند. چرا که با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند!(سوره اعراف آیه 179)
منشأ سردرگمی،خود ما هستیم که هیچ معیاری جهت تشخیص حق از باطل و راست از دروغ و نیز سنجش ارزشها نداریم، بعد می گوییم:حالا از کجا بفهمیم؟!(ادامه دارد...)
۳۰۷
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.