بازگشت از نیمه راه
بازگشت از نیمه راه
#سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها
#ماهیگیری_در_غبار
#بازخوانی_اندیشه_و_زندگی_سیاسی_موسوی_خوئینی_ها
#نوشته_ی_علی_الفت_پور
بخش پنجم
تسخیر سفارت؛ اولین فعالیت عملی (1)
یکی از حوادث بسیار مهم و پرابهام دهه اول انقلاب، حادثه تسخیر لانه جاسوسی است. بعد از این که پیشنهاد تسخیر سفارت در انجمن اسلامی اجماع عمومی پیدا نمی کند، گروه طرفدار تسخیر سفارت تصمیم می گیرند به تنهایی این کار را انجام دهند و با حذف و چشم پوشی از سایر گزینه هایی که از طرف امام برای مشورت به دانشجویان معرفی شده بود نزد استاد تفسیر سابق خود می روند و وی نیز بدون در میان گذاشتن این موضوع با امام و حتی با علم به این که امام با این امر مخالف هستند پیشنهاد دانشجویان را می پذیرد.
جایگاه او در این حادثه به گونه ای بود که "مهدی بازرگان" رییس دولت موقت درباره اش گفته بود:《یگانه شخصیت واسط و موثر و شاید وارد و محرک از روز اول آقای خوئینیها بود.》(13)
پس از تسخیر سفارت، افشای اسناد آغاز می شود. امام از دانشجویان می خواهد که تمام اسناد بی کم و کاست افشا شوند؛ اما در عمل چنین کاری از سوی دانشجویان پیرو خط امام صورت نمی گیرد. آنچه در افشای اسناد قطعی است نقش کلیدی موسوی خوئینیهاست که اسناد تا به تایید وی نمی رسید، افشا نمی شد. همچنین بسیاری از اسناد از لانه خارج می شود تا این که برخی از اسناد سال ها بعد در منزل شخصی یکی از دانشجویان اصلی پیرو خط امام و نزدیک ترین افراد به موسوی خوئینی ها کشف شد.
یکی از مسئولانی که وظیفه جمع آوری اسناد لانه جاسوسی را بر عهده داشت و همچنین بریده این اسناد را در کنار هم می چید، روایت می کند که یک روز موسوی خوئینیها آمد پیش ما و گفت:《آیا سندی از ارتباط آیت الله بهشتی با آمریکا وجود دارد یا نه؟》(14) اهمیت این ماجرا در اینجاست که شهید بهشتی با مشی موسوی خوئینیها به شدت مخالف بوده و برخی انحرافات را به وی گوشزد نموده بود. موسوی خوئینیها تلاش داشت با پیدا کردن سند علیه آیت الله بهشتی، به نحو ممکن او را از مقابل خود کنار بزند و حزب جمهوری اسلامی را از صحنه مدیریت انقلاب به انزوا بکشاند.
---------------
13. "سلام! آقای خوئینیها"، همشهری ماه، شماره 9 آذر 1380، ص 13
14. پتک جمهوریت، ویژه نامه روزنامه جوان، سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، خرداد 89
#سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها
#ماهیگیری_در_غبار
#بازخوانی_اندیشه_و_زندگی_سیاسی_موسوی_خوئینی_ها
#نوشته_ی_علی_الفت_پور
بخش پنجم
تسخیر سفارت؛ اولین فعالیت عملی (1)
یکی از حوادث بسیار مهم و پرابهام دهه اول انقلاب، حادثه تسخیر لانه جاسوسی است. بعد از این که پیشنهاد تسخیر سفارت در انجمن اسلامی اجماع عمومی پیدا نمی کند، گروه طرفدار تسخیر سفارت تصمیم می گیرند به تنهایی این کار را انجام دهند و با حذف و چشم پوشی از سایر گزینه هایی که از طرف امام برای مشورت به دانشجویان معرفی شده بود نزد استاد تفسیر سابق خود می روند و وی نیز بدون در میان گذاشتن این موضوع با امام و حتی با علم به این که امام با این امر مخالف هستند پیشنهاد دانشجویان را می پذیرد.
جایگاه او در این حادثه به گونه ای بود که "مهدی بازرگان" رییس دولت موقت درباره اش گفته بود:《یگانه شخصیت واسط و موثر و شاید وارد و محرک از روز اول آقای خوئینیها بود.》(13)
پس از تسخیر سفارت، افشای اسناد آغاز می شود. امام از دانشجویان می خواهد که تمام اسناد بی کم و کاست افشا شوند؛ اما در عمل چنین کاری از سوی دانشجویان پیرو خط امام صورت نمی گیرد. آنچه در افشای اسناد قطعی است نقش کلیدی موسوی خوئینیهاست که اسناد تا به تایید وی نمی رسید، افشا نمی شد. همچنین بسیاری از اسناد از لانه خارج می شود تا این که برخی از اسناد سال ها بعد در منزل شخصی یکی از دانشجویان اصلی پیرو خط امام و نزدیک ترین افراد به موسوی خوئینی ها کشف شد.
یکی از مسئولانی که وظیفه جمع آوری اسناد لانه جاسوسی را بر عهده داشت و همچنین بریده این اسناد را در کنار هم می چید، روایت می کند که یک روز موسوی خوئینیها آمد پیش ما و گفت:《آیا سندی از ارتباط آیت الله بهشتی با آمریکا وجود دارد یا نه؟》(14) اهمیت این ماجرا در اینجاست که شهید بهشتی با مشی موسوی خوئینیها به شدت مخالف بوده و برخی انحرافات را به وی گوشزد نموده بود. موسوی خوئینیها تلاش داشت با پیدا کردن سند علیه آیت الله بهشتی، به نحو ممکن او را از مقابل خود کنار بزند و حزب جمهوری اسلامی را از صحنه مدیریت انقلاب به انزوا بکشاند.
---------------
13. "سلام! آقای خوئینیها"، همشهری ماه، شماره 9 آذر 1380، ص 13
14. پتک جمهوریت، ویژه نامه روزنامه جوان، سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، خرداد 89
۲.۶k
۰۶ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.