عشق من فصل۲ p15
تهیونگ:کت و شلوار مشکیمو تنم کردم و عطر برند رو زدم و راه افتادم به اون رستوران معروفی که سوآ غذاهاشو دوست داره.....الو سوآ
سوآ:جانم تهیونگ
تهیونگ:من تو رستوران مورد علاقت منتظرتم
سوآ:اومم..دلیلی داره؟
تهیونگ:اره
سوآ:باشه..الان میام
........
تهیونگ:اینجا
سوآ:سلام تهیونگا
تهیونگ:بشین....حلقه رو انداخته بودم توی نوشیدنیش...این چه کاری بود جونگ کوک بهم گفت اگه بره تو حلقش چی
سوآ:تهیونگ..کجایی..چی میخوری بیاره
تهیونگ:اینو برام بیار/////
سوآ:برای منم/////بیار
سوآ:نوشیدنیش خوشمزش..این چیه
تهیونگ:چی
سوآ:این نوشیدنی
تهیونگ:اها اسمش////.....داشت آخرین قلوب رو میخورد از ترس حلقه بره تو گلوش لیوانو گرفتم
سوآ:یا تهیونگا....چیکار میکنی
تهیونگ:اهه..بیخیال این باکلاس بازیا..حلقه رو در اوردم و روبه روش گرفتم...سوآ با من ازدواج میکنی
سوآ:ها...
تهیونگ:باهام ازدواج میکنی؟
سوآ:نه..
تهیونگ:سوآ من جدی گفتم
سوآ؛منم شوخی کردم...اره باهات ازدواج میکنم
سوآ:جانم تهیونگ
تهیونگ:من تو رستوران مورد علاقت منتظرتم
سوآ:اومم..دلیلی داره؟
تهیونگ:اره
سوآ:باشه..الان میام
........
تهیونگ:اینجا
سوآ:سلام تهیونگا
تهیونگ:بشین....حلقه رو انداخته بودم توی نوشیدنیش...این چه کاری بود جونگ کوک بهم گفت اگه بره تو حلقش چی
سوآ:تهیونگ..کجایی..چی میخوری بیاره
تهیونگ:اینو برام بیار/////
سوآ:برای منم/////بیار
سوآ:نوشیدنیش خوشمزش..این چیه
تهیونگ:چی
سوآ:این نوشیدنی
تهیونگ:اها اسمش////.....داشت آخرین قلوب رو میخورد از ترس حلقه بره تو گلوش لیوانو گرفتم
سوآ:یا تهیونگا....چیکار میکنی
تهیونگ:اهه..بیخیال این باکلاس بازیا..حلقه رو در اوردم و روبه روش گرفتم...سوآ با من ازدواج میکنی
سوآ:ها...
تهیونگ:باهام ازدواج میکنی؟
سوآ:نه..
تهیونگ:سوآ من جدی گفتم
سوآ؛منم شوخی کردم...اره باهات ازدواج میکنم
۶.۹k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.