انتقالی پارت ۱۲

*بابا توی مدرسه قبلیش یکی بود ازش شماره میخواست ا/ت هم بهش نداد اخرش با زور از
ا/ت شماره اش رو گرفت پسره هر روز بهش زنگ میزد به زور میبردش توی به اتاق و میزدش بهش هم گفته بود اگر به مامان باباش یا پلیس بگه میکشتش ا/ت هم ترسیده بود یه روز من فهمیدم روی بدنش جای زخمه ازش به زور پرسیدم چی شده و اخرش بهم گفت رفتیم ایستگاه پلیس به یه اقاعه گفتیم اون پلیسه بهمون یه شماره داد گفت هر کی شماره ات رو به زور خواست این شماره رو بهش بده
-خب حالا اون شماره چیه؟
*اون شماره مال یه پلیسه وقتی ا/ت اون شماره رو به کسی میده در اصل یه پلیس ور میداره اون پلیسه صدای ا/ت رو داره که مثلا حال و احوال میکنه و به پسره قرار میزاره وقتی پسره میره سر قرار پلیسا گوشمالیش میدن و کسی نزدیک ا/ت نمیشه برای همین ا/ت مدرسه اش رو عوض کرده چون همه پسرا به زور میبوسیدنش
-وای نه
*چی شد؟
-هیچی فعلا
*کجا؟الووووو
سریع رفتم دنبال ا/ت