فیک ران پارت 11
مایکی: زنده ای ا/تتت؟
ا/ت: ارع مایکی سان🥹
مایکی: من پدرتو ..خواهرتو...برادرتو دوس دارم🥹
ران: اییییییی دختره ی کور جلو پاتو نگا کننننن
ا/ت:هنننن؟؟ ینی به دیوار نخوردممم؟؟؟
ران:😠😑نه خیر به من خوردی
مایکی: هوی هایتانی ران بس کن حق نداری سرش داد بزنی😒...://
ا/ت: گفتی ران؟ ینی تو اون مرتیکه ی هیزی بودی که میخواست رو من عبادت کنههههه؟؟؟؟
ران: اوع تو همون عروسکی هستی که تا نزدیکش شدم وحشی بازی در اورد؟ ولی چقد مناسب من بودیاااا😈😆😂😂
ا/ت: مرتیکه ی مادرجریاننننننننننننننننننننن به چه جرئتیییییبیبییییییییییییییییییییییییی?؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و حالا یکی لگد مایکی طوری فقط از جلو رو صورت ران فرود میاد....
و کسی که لگد زد مایکی نبود ا/ت بود که رو اینجور مسائل حساس بود.... برخلاف اینکه همیشه خیلی جنبه دارع این دفعه خیلی کفریش میکرد....
مایکی: * وی برگانش را دارد از تو موهایه سانزو جمع میکند.....
ا/ت:چطوری میتونی به کاری که کردی افتخار کنی؟
ران: اتفاقن برخلاف همیشه خیلی کم الکل خوردم فقط به اندازه ی 4 تا بطری 75 درصدی خوردم همین ...
ا/ت:آدم مزخرفی هستی 😑
ران: اتفاقن تمام افرادی که بنظرت پاک به نظر میان...
ا/ت:خودشون از تو بدتر ...سادیسمی تر... بی جنبه تر....هیز تر تشریف دارن و اینارو میگم چون خودم با چشمایه خودم تمام این صحنه ها رو دیدم...
ران: هن؟ ینی تو مارو ... وایسا دقیقن چند بار مارو دیدی؟
مایکی: چیزی از حرفامون شنیدی...؟!!
سانزو: چقدر از ثواب هامون رو مشاهده کردی؟؟؟
ا/ت:به اندازه ای دیدم و شنیدم کع این صفاتی که گفتم کفاف تمام کارهاتون رو نسبتن میده😑...
× :هاروووووووو کوجایییییی؟؟؟؟؟؟
سانزو:ای خوروس بی محل..از ناکجا آباد پیدات میشه😑😑
×:هووووی تمه با منییی؟؟؟ خجالت بکششششش
*سانزو بر میگرده پشتشو نگا میکنه...
سانزو: وای شت ..گومن...
سنجو و اما و دراکن و باجی رو میبینه...
اما: او نه اشکال ندارع ...😆
سنجو: وایی این دخمله دوست جدیدمنونههههه؟؟؟؟؟؟؟ چقدددد کاواییییییییییییی🥹
سانزو: کاوایی؟ از تو سلیطه تره😒🥹😂
سنجو : ببین ... وضع ینی در این حد خرابه که از من سلیطه تر پیدا شده؟؟
مایکی:میبینی زندگی رو اخه؟ واقعا زندگیه کثیفیه...
ا/ت:😑😮💨
ران: اوفففف ینی من اولین قربانیت بودم؟
ریندو : *از اونور راه رو از پشت ران در میاد*منحرفان گرامی خجالت بکشیددددددد**
نه داداش نگران نباش... اولیش سانزو بود بعدش من بعدش مایکی حالاعم توعی برو نماز شکر به جا بیار
ران: ینی چی؟ من از یه بچه دارع تیکه میشنوم اونم سر اینکه مست کرده بودم و دست خودم نبود دارم با یه بچه چیکار میکنم...
باجی: حالا نیس تو حواست سرجاشه اینکارو نمیکنی
ا/ت:😑😑😑
سانزو:احسنت..
مایکی:خفه...
ا/ت: ارع مایکی سان🥹
مایکی: من پدرتو ..خواهرتو...برادرتو دوس دارم🥹
ران: اییییییی دختره ی کور جلو پاتو نگا کننننن
ا/ت:هنننن؟؟ ینی به دیوار نخوردممم؟؟؟
ران:😠😑نه خیر به من خوردی
مایکی: هوی هایتانی ران بس کن حق نداری سرش داد بزنی😒...://
ا/ت: گفتی ران؟ ینی تو اون مرتیکه ی هیزی بودی که میخواست رو من عبادت کنههههه؟؟؟؟
ران: اوع تو همون عروسکی هستی که تا نزدیکش شدم وحشی بازی در اورد؟ ولی چقد مناسب من بودیاااا😈😆😂😂
ا/ت: مرتیکه ی مادرجریاننننننننننننننننننننن به چه جرئتیییییبیبییییییییییییییییییییییییی?؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و حالا یکی لگد مایکی طوری فقط از جلو رو صورت ران فرود میاد....
و کسی که لگد زد مایکی نبود ا/ت بود که رو اینجور مسائل حساس بود.... برخلاف اینکه همیشه خیلی جنبه دارع این دفعه خیلی کفریش میکرد....
مایکی: * وی برگانش را دارد از تو موهایه سانزو جمع میکند.....
ا/ت:چطوری میتونی به کاری که کردی افتخار کنی؟
ران: اتفاقن برخلاف همیشه خیلی کم الکل خوردم فقط به اندازه ی 4 تا بطری 75 درصدی خوردم همین ...
ا/ت:آدم مزخرفی هستی 😑
ران: اتفاقن تمام افرادی که بنظرت پاک به نظر میان...
ا/ت:خودشون از تو بدتر ...سادیسمی تر... بی جنبه تر....هیز تر تشریف دارن و اینارو میگم چون خودم با چشمایه خودم تمام این صحنه ها رو دیدم...
ران: هن؟ ینی تو مارو ... وایسا دقیقن چند بار مارو دیدی؟
مایکی: چیزی از حرفامون شنیدی...؟!!
سانزو: چقدر از ثواب هامون رو مشاهده کردی؟؟؟
ا/ت:به اندازه ای دیدم و شنیدم کع این صفاتی که گفتم کفاف تمام کارهاتون رو نسبتن میده😑...
× :هاروووووووو کوجایییییی؟؟؟؟؟؟
سانزو:ای خوروس بی محل..از ناکجا آباد پیدات میشه😑😑
×:هووووی تمه با منییی؟؟؟ خجالت بکششششش
*سانزو بر میگرده پشتشو نگا میکنه...
سانزو: وای شت ..گومن...
سنجو و اما و دراکن و باجی رو میبینه...
اما: او نه اشکال ندارع ...😆
سنجو: وایی این دخمله دوست جدیدمنونههههه؟؟؟؟؟؟؟ چقدددد کاواییییییییییییی🥹
سانزو: کاوایی؟ از تو سلیطه تره😒🥹😂
سنجو : ببین ... وضع ینی در این حد خرابه که از من سلیطه تر پیدا شده؟؟
مایکی:میبینی زندگی رو اخه؟ واقعا زندگیه کثیفیه...
ا/ت:😑😮💨
ران: اوفففف ینی من اولین قربانیت بودم؟
ریندو : *از اونور راه رو از پشت ران در میاد*منحرفان گرامی خجالت بکشیددددددد**
نه داداش نگران نباش... اولیش سانزو بود بعدش من بعدش مایکی حالاعم توعی برو نماز شکر به جا بیار
ران: ینی چی؟ من از یه بچه دارع تیکه میشنوم اونم سر اینکه مست کرده بودم و دست خودم نبود دارم با یه بچه چیکار میکنم...
باجی: حالا نیس تو حواست سرجاشه اینکارو نمیکنی
ا/ت:😑😑😑
سانزو:احسنت..
مایکی:خفه...
۲۳.۴k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.