ری اکشن توکیو ریونجرز
ری اکشن توکیو ریونجرز
(بچه ها ببخشیدددددد سانزو رو دو بار گزاشتم حواسم به کاراکترهای پارت اول نبود میتونید اون سانزو دومی رو کاکوچو تصور کنین بازم ببخشید)
شخصیت های این پارت: ران و ریندو
اول ریندو
تازه از بیرون برگشتم و خبری از میکو نبود داشتم میرفتم پیش میکو که ببینم چطوره
در زدن
میکو : .......
ریندو: میکو اونجایی
میکو : .........
رفتم تو و دیدم که میکو افتاده روی زمین و نفس نفس میزد و پیشونیش قرمز بود رفتم نزدیک تر و خم شدم تا به پیشونیش دست بزنم که دیدم گرمای پیشونیش با فاصله ی یه انگشت بازم داره به دستم میخوره در جا فهمیدم که مریض شده اول بردمش بیمارستان و دکتر گفت چیز مهمی نیست و بعد اینکه حالش بهتر شده و رفتیم خونه ازش مراقبت کردم
ران
من : چه ها از ران انتظار نداشته باشید کاری کنه فقط استرس میگیره و زنگ میزنه ریندو خب برگردیم به داستان
داشتم تلویزیون میدیدم که از اتاق میکو یه صدایی اومد
ران با داد : میکو چی شده
میکو : .....
بلند شدم و رفتم اتاقش دیدم افتاده روی زمین و نفس نفس میزد و......
سریع بردمش دکتر ( مثل ریندو ) و بعد برگشتیم خونه و به ریندو زنگ زدم
ریندو : سلام خیلی رک بهم بگو چی شده زنگ زدی ( ران کم پیش میاد به ریندو زنگ بزنه )
ران : خب بخوام رک بگم میکو حالش خیلی بده و ازت راهنمایی میخوام چیکار کنم
خلاصه راهنمایی گرفت و از میگو حسابی مراقبت کرد
(بچه ها ببخشیدددددد سانزو رو دو بار گزاشتم حواسم به کاراکترهای پارت اول نبود میتونید اون سانزو دومی رو کاکوچو تصور کنین بازم ببخشید)
شخصیت های این پارت: ران و ریندو
اول ریندو
تازه از بیرون برگشتم و خبری از میکو نبود داشتم میرفتم پیش میکو که ببینم چطوره
در زدن
میکو : .......
ریندو: میکو اونجایی
میکو : .........
رفتم تو و دیدم که میکو افتاده روی زمین و نفس نفس میزد و پیشونیش قرمز بود رفتم نزدیک تر و خم شدم تا به پیشونیش دست بزنم که دیدم گرمای پیشونیش با فاصله ی یه انگشت بازم داره به دستم میخوره در جا فهمیدم که مریض شده اول بردمش بیمارستان و دکتر گفت چیز مهمی نیست و بعد اینکه حالش بهتر شده و رفتیم خونه ازش مراقبت کردم
ران
من : چه ها از ران انتظار نداشته باشید کاری کنه فقط استرس میگیره و زنگ میزنه ریندو خب برگردیم به داستان
داشتم تلویزیون میدیدم که از اتاق میکو یه صدایی اومد
ران با داد : میکو چی شده
میکو : .....
بلند شدم و رفتم اتاقش دیدم افتاده روی زمین و نفس نفس میزد و......
سریع بردمش دکتر ( مثل ریندو ) و بعد برگشتیم خونه و به ریندو زنگ زدم
ریندو : سلام خیلی رک بهم بگو چی شده زنگ زدی ( ران کم پیش میاد به ریندو زنگ بزنه )
ران : خب بخوام رک بگم میکو حالش خیلی بده و ازت راهنمایی میخوام چیکار کنم
خلاصه راهنمایی گرفت و از میگو حسابی مراقبت کرد
۷.۰k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.