p 4

ویو آیسل
تو اتاقم بودمو داشتم کتابی که از کشتی غرق شده تایتانیک پیدا کرده بودمو میخوندم اسم کتابش عشق ممنوعه بود واقعا جالب بود منو پدرم هفته ای یه بار میرفتیم پیش کشتی های غرق شده و عتیقه های اونجارو بر میداشتیم
و حتی کتاباشم بر میداشتیم واقعا خیلی حس خوبی بود
از اتاقم رفتم بیرون
پدر هنوز نیومده بود بعضی اوقات خیلی طولش میده و با عتیقه های اونجا بدجور سر خودشو گرم میکنه و اصلا یادش میره که باید بیاد خونه حالا که نیست بد نمیشه اگه برم روی آب شاید اون پسره بازم اومده باشه
ویو کوک
بعد هزاران پیاده روی رسیدم به دریا
روی سنگ همیشه گی نشستم و به روبه روم خیره شدم
این کت و شلوارای تنگ واقعا اذیت میکنه ازش متنفرم
«۱۵مین بعد»
داشتم به خرچنگایی که کج و کوله راه میرفتن نگاه میکردم جالب بود
یهو صدای آب اومد سرمو که برگردوندم دیدم اون پری روی آبه و داره نگاهم میکنه فکر کنم هنوزم ازم میترسه
-دیر اومدی
بلند شدمو دستمو به سمتش دراز کردم
-بگیرش
با تردید دستمو گرفت منم کشوندمش بالا و براید بغلش کردم چقدر گرمو نرمه عین پنبه میمونه
بردم نشوندمش روی سنگ کناریم
توی دستش یه کتابی رو دیدم به آرومی گفتم
-میتونم ببینمش؟
اونم سرشو به معنی اره تکون داد
کتابه خیسشو تو دستام گرفتم و صفحه هاشو که هر آن ممکن بود پاره بشه رو ورق میزدم«عشق ممنوعه»جالبه
برگشتم سمت دختر
-تو خیلی خوشگلی
(خجالت)
-پدر یا مادر داری؟
پدر دارم
-مادرت کجاست؟
به دست یه صیاد شکار شد.و مرد.(بغض)
-ببخشید،نمیخاستم ناراحتت کنم،منو ببخش
نه مشکلی نیست،دیگه عادت کردم بهش
-اوهوم،راستی یه سوال داشتم ازت؟اسمت چیه؟
اوه من آیسلم،مون آیسل
-چه اسم زیبایی عین خودت
ممنون،و اسم تو چیه؟
-جونگکوک،جئون جونگکوک
جونگکوک؟اسم زیباییه ولی معنیش چیه؟
-هعی پدرم میگه معنی اسمت «ستون کره»میشه
خوشبحالت که معنی اسمتو میدونی من نمیدونم
-نمیدونی،پس چرا از پدرت نمیپرسی؟
پدرم میگه این اسمو از رو یه کتاب دیده و خوشش اومده و گذاشته رو من ولی هیچکس معنیشو نمیدونه
-اوه،ولی من میدونم
چ چی؟از کجا میدونی؟
-خب من کتاب زیاد خوندم و معنیه اسمتو خوب میدونم خانم زیبا
خب بگو چی میشه؟
-آیسل به معنای زیبا و درخشان ماننده ماه
واقعا؟(ذوق)
-اره (خوشحال)
پسرک همان طور که نگاهش را روی دختر قفل کرده بود گفت:
-کاش منم میتونستم بیام زیر آب
چی؟واقعا؟ولی تو نمیتونی نفس بکشی
-اره ولی شنا بلدم
واقعا؟چه خوب منم پدرم بهم شنا یاد داده
-اره،منم عموم بهم شنا رو یاد داد
عموت ماهی گیره
-یجورایی اره،اون یه صیاده یادمه یه بار یه پری دریایی شکار کرده بود
چ چی؟