عشق ناگهانی پارت ۱۱(چن بود)
جیمین: 😑خیله حب بیا بریم صبونه بخوریم
رفتیم صبونه خوردیم که جیمین گفت
جیمین: حوصلم سر رفته
یونگی: میخوای...
جیمین: نه اصلانم حوصلم سر نرفته
یونگی: میخوای با بچه ها بریم بیرون
جیمین: اره اره اره
یونگی: باشه باشه
زنگ زدم تهیونگ و بچه ها قرار شد بریم پارک
یونگی: پاشو حاضر شو
جیمین: اقای مین میشه بگید چی بپوشم
یونگی: لباسای منو ما تقریبا هم قدیم
جیمین: باشه
رفتیم بالا لباس انتخاب کنیم که
یونگی: بیا اینو بپوش
جیمین: مگه خودت نمیخواستی.. اها ای کلک حالا کی لباس ست خریدی
یونگی: دیگه دیگه
لباسمون پوشیدیم و رفتیم سمت پارک و رسیدیم بچه هارو پیدا کردیم و رفتیم نشستیم پیششون
تهیونگ: اوه اوه چه غلطا
یونگی: ایشالا نوبت خودت
تهیونگ: تو به من و کوک چیکار داری
همه جز تهکوک: اووووووو
جین: خودت خودتو لو دادی
ته: چی... نه منظورم این بود که
ته: ام خب دروغ چرا جونگکوک
کوک: ب.. بله
تهیونگ: دوستت دارم
یونگی: با اجازتون من برم گلاب به روتون
جیمین: به تمرگ یونگی
کوک: خ.. خب.. منم.. عا.. عاشقتم
ویو کوک
تهیونگ لباشو گذاشت رو لبام
نامجون: اهم
تهیونگ: چیه ما که مثل بعضیا همو نکردیم که
یونگی: زهر تغصیر جونگکوک جونته
جیمین: بسه دیگهههه عه
جین: دلم بستنی پیخواد
کوک: تهیونگ پاشو
تهیونگ: چی کی من
کوک: بله باید شیرینی بدی
ته: یونگی که نداده
یونگی: عجب گیری کردیما نصف من نصف تو. چی میخورید
رفتیم صبونه خوردیم که جیمین گفت
جیمین: حوصلم سر رفته
یونگی: میخوای...
جیمین: نه اصلانم حوصلم سر نرفته
یونگی: میخوای با بچه ها بریم بیرون
جیمین: اره اره اره
یونگی: باشه باشه
زنگ زدم تهیونگ و بچه ها قرار شد بریم پارک
یونگی: پاشو حاضر شو
جیمین: اقای مین میشه بگید چی بپوشم
یونگی: لباسای منو ما تقریبا هم قدیم
جیمین: باشه
رفتیم بالا لباس انتخاب کنیم که
یونگی: بیا اینو بپوش
جیمین: مگه خودت نمیخواستی.. اها ای کلک حالا کی لباس ست خریدی
یونگی: دیگه دیگه
لباسمون پوشیدیم و رفتیم سمت پارک و رسیدیم بچه هارو پیدا کردیم و رفتیم نشستیم پیششون
تهیونگ: اوه اوه چه غلطا
یونگی: ایشالا نوبت خودت
تهیونگ: تو به من و کوک چیکار داری
همه جز تهکوک: اووووووو
جین: خودت خودتو لو دادی
ته: چی... نه منظورم این بود که
ته: ام خب دروغ چرا جونگکوک
کوک: ب.. بله
تهیونگ: دوستت دارم
یونگی: با اجازتون من برم گلاب به روتون
جیمین: به تمرگ یونگی
کوک: خ.. خب.. منم.. عا.. عاشقتم
ویو کوک
تهیونگ لباشو گذاشت رو لبام
نامجون: اهم
تهیونگ: چیه ما که مثل بعضیا همو نکردیم که
یونگی: زهر تغصیر جونگکوک جونته
جیمین: بسه دیگهههه عه
جین: دلم بستنی پیخواد
کوک: تهیونگ پاشو
تهیونگ: چی کی من
کوک: بله باید شیرینی بدی
ته: یونگی که نداده
یونگی: عجب گیری کردیما نصف من نصف تو. چی میخورید
۱.۴k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.