ℙ¹³
ℙ¹³
𝔽𝕒𝕜𝕖 ℕ𝕒𝕞𝕖 : ℙ𝕒𝕣𝕒𝕕𝕠𝕩
ℂ𝕠𝕦𝕡𝕝𝕖 : 𝕐𝕠𝕠𝕟𝕘𝕚 𝕒𝕟𝕕 𝕁𝕦𝕟𝕘 𝕞𝕚
𝔸𝕦𝕥𝕙𝕠𝕣 : ℙ𝕒𝕣𝕜 𝕁𝕚𝕪𝕠𝕠𝕟
چند مین گذشته بود و صمیمیت جانگمی و ییبو به اوج خود رسید ...
_جناب مین واقعاً در انتخاب پارتنر بهتون غبطه میخورم شکلات شما نه تنها زیبا هستن بلکه از هوش و ذکاوت بالایی برخوردارند
یونگی تمام تلاشش را کرد تا آن همه کینه در چشمانش را پنهان کند
در همان لحظات رویایی گوشی جانگمی با شماره جیون منور شدجانگمی با لحن عامیانهای گفت :موشی میشه گوشیمو بدی♡~♡
یونگی نگاهی معنادار به دختر انداخت و تلفن همراهش را با دست راستش به او داد
ییبو: آیگو فکر میکردم دوران این عشقهای افسانهای تموم شده اما با دیدن شما زوج زیبا به اشتباه بزرگم پی بردم
پس از گفتن این حرف وانگ مکالمه مختصر جانگمی به اتمام رسید
یونگی: خب جناب وانگ بهتره بریم سر اصل مطلب!
ییبو: با احترام زیادی که برای شیرین شما قائلم اما بهتر نیست این مکالمه خصوصی باشه!؟
جانگمی: آقای وانگ من سرمایهگذار این پروژه هستم...
یونگی به آرامی در گوش جانگمی زمزمه کرد: موش خانم لطفاً قبل از وارد کردن شوک بعدی هماهنگی لازم را انجام بدین...
ییبو قهقهه سرداد گفت: اینکه عالیه یعنی باید مذاکره اصلی را با شما انجام بدم !
حدود ۴۰ دقیقه گذشت و جلسه به دقایق پایانی نزدیک شد...
ییبو :دست مریزاد شکلات خانم شما یک مذاکره کننده قهاری !
جانگمی: ممنون جناب وانگ از هم صحبتی با شما نهایت لذت رو بردم بنابراین میخوام اسم این پروژه رو به شما واگذار کنم...
ییبو: اینکه عالیه!!!
یونگی: چی؟!!!
𝔽𝕒𝕜𝕖 ℕ𝕒𝕞𝕖 : ℙ𝕒𝕣𝕒𝕕𝕠𝕩
ℂ𝕠𝕦𝕡𝕝𝕖 : 𝕐𝕠𝕠𝕟𝕘𝕚 𝕒𝕟𝕕 𝕁𝕦𝕟𝕘 𝕞𝕚
𝔸𝕦𝕥𝕙𝕠𝕣 : ℙ𝕒𝕣𝕜 𝕁𝕚𝕪𝕠𝕠𝕟
چند مین گذشته بود و صمیمیت جانگمی و ییبو به اوج خود رسید ...
_جناب مین واقعاً در انتخاب پارتنر بهتون غبطه میخورم شکلات شما نه تنها زیبا هستن بلکه از هوش و ذکاوت بالایی برخوردارند
یونگی تمام تلاشش را کرد تا آن همه کینه در چشمانش را پنهان کند
در همان لحظات رویایی گوشی جانگمی با شماره جیون منور شدجانگمی با لحن عامیانهای گفت :موشی میشه گوشیمو بدی♡~♡
یونگی نگاهی معنادار به دختر انداخت و تلفن همراهش را با دست راستش به او داد
ییبو: آیگو فکر میکردم دوران این عشقهای افسانهای تموم شده اما با دیدن شما زوج زیبا به اشتباه بزرگم پی بردم
پس از گفتن این حرف وانگ مکالمه مختصر جانگمی به اتمام رسید
یونگی: خب جناب وانگ بهتره بریم سر اصل مطلب!
ییبو: با احترام زیادی که برای شیرین شما قائلم اما بهتر نیست این مکالمه خصوصی باشه!؟
جانگمی: آقای وانگ من سرمایهگذار این پروژه هستم...
یونگی به آرامی در گوش جانگمی زمزمه کرد: موش خانم لطفاً قبل از وارد کردن شوک بعدی هماهنگی لازم را انجام بدین...
ییبو قهقهه سرداد گفت: اینکه عالیه یعنی باید مذاکره اصلی را با شما انجام بدم !
حدود ۴۰ دقیقه گذشت و جلسه به دقایق پایانی نزدیک شد...
ییبو :دست مریزاد شکلات خانم شما یک مذاکره کننده قهاری !
جانگمی: ممنون جناب وانگ از هم صحبتی با شما نهایت لذت رو بردم بنابراین میخوام اسم این پروژه رو به شما واگذار کنم...
ییبو: اینکه عالیه!!!
یونگی: چی؟!!!
۴.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.