p¾
کوک ویو.
نباید اون کارو میکردم؟ فشارش افتاده.. ا.ت.. اولین دختری هست که فقط برای بدنش عاشقش نشدم .. اون .. اون رفتاراش رو من تاثیر گذاشته)
چشماش و آروم باز کرد
نگاهی بهم انداخت که بهش لبخندی زدم ..
- جونگ... (سرفه) .. کوک .. تو ... منو .. واقع..ا دوس...ت د..ار..ی ..؟
+ آره فرشته ی من )
- (لبخند)
وای ا.ت من تورو خیلی دوست دارم لعنتی . چجوری بهت ثابت کنم ؟
خواست پاشه که کمرشو گرفتم و آروم آوردمش از تخت پایین لب تخت نشست منم پایین پاش ..
- میش..ه لباسامو..بدی؟
+ اهوم ..
بلند شدم و رفتم لباساشو آوردم..
+ به کمک احتیاج نداری ؟
- ن... می..تونم
+ بیرون میمونم
رفتم بیرون ..
در باز شد و ا.ت اومد بیرون ..
+ میتونی راه بری ؟ چشمات خوب شد؟
- یکم.. یکم...
نزاشتم حرفش تموم شه زیر پاشو گرفتم و براید بغلش کردم و بردمش پایین.. از پله ها انقد تند رفتم که دوتامون خنده هامون رفته بود هوا ..
رسیدم آخرین پله داشت میخندید که رو لباش یه بوسه گذاشتم ..
^ ععععع فکر کنم خیلی مزاحمممم
سریع لبامو برداشتم... کیمی رو به رومون وایستاده بود
- عع چیزه جونگکوک منو بزار رو مبل . کیمی بیا ببینمت شیطون
گذاشتمش رو مبل و از پشت مبل یک بوس از موهاش کردم ..
- خنده
کیمی رفت پیشش
^ خب چطوری زنداداش؟
- خوبم تو چی ؟
^ خوبم
^ میگم میای ps⁵ بازی کنیم؟
- ارهه
ا.ت ویو
جونگکوک کنارم نشسته بود و میوه برام پوس میکند و بهم می داد و وقتی کیمی حواسش نبود شونم و بوس میکرد
- کوک الان میبینه(اروم)
+ ببینه خب(اروم،خنده)
۲ ،۱ از کیمی بردم
ع.چ: خب خب چکار میکنید بچه ها؟
- سلام عمو چان
ع.چ: سلام دختر ماهم
+ هی عمو برای بعد از ظهر برنامه ای نداری ؟
ع.چ: چرا به نگهبانا گفتم قسمت کلبه و درست کنن آتیش درست کنن و بریم بشینیم دورش و بشینیم )
- واو خیلی خوبه
+ عالیه
^ ایول
م.ک : سلام سلام
+ سلام . کجا بودی مامان
م.ک: رفته بودم لباسای فردا و بگیرم .
- اوم خسته نباشید
م.ک: مرسی دختر مهربونم )
^ مامان منم چرا مثل ا.ت مدل نمیشم
م.ک: قربونت بشم چون تو هنوز قدت به ا.ت نرسیده. کالکشن دخترانه از الان تو مدلی
^ یسسسس
پرش به عصر
همه رفته بودن تو باغ و دور آتیش نشسته بودن
+ ا،ت وایستا الان میام
جونگکوک رفت بالا با یک پلاستیک اومد پایین و رفت تو آشپزخونه و آب آورد
+ بیا قرص معدتو بخور .
- مرسی
داشتم آب میخوردم که پیشونیم و بوسید .
- (خنده ریز)
دستمو گرفت و رفتیم تو باغ .. هی ا،ت تو جونگکوک و دوست داری .. تو عاشقش شدی ... وگرنه اون بوسه و نمیزدی به لبش )))
دور آتیش نشستیم و کلی گپ زدیم و چیزی خوردیم .. بعدش همه رفتن داخل .. کوک دستمو گرفت و وایستادم تو یک قدمی هم بودیم
+ا.ت... تو.. منو دوست داری؟
- اهوم )
+ امشب بهم اجازشو میدی ینی ؟)
- اهوم )
لبشو گذاشت رو لبم و مک زد بعد چند مین ...
سلام خوبین؟
²⁴ لایک
²⁰ کامنت
نباید اون کارو میکردم؟ فشارش افتاده.. ا.ت.. اولین دختری هست که فقط برای بدنش عاشقش نشدم .. اون .. اون رفتاراش رو من تاثیر گذاشته)
چشماش و آروم باز کرد
نگاهی بهم انداخت که بهش لبخندی زدم ..
- جونگ... (سرفه) .. کوک .. تو ... منو .. واقع..ا دوس...ت د..ار..ی ..؟
+ آره فرشته ی من )
- (لبخند)
وای ا.ت من تورو خیلی دوست دارم لعنتی . چجوری بهت ثابت کنم ؟
خواست پاشه که کمرشو گرفتم و آروم آوردمش از تخت پایین لب تخت نشست منم پایین پاش ..
- میش..ه لباسامو..بدی؟
+ اهوم ..
بلند شدم و رفتم لباساشو آوردم..
+ به کمک احتیاج نداری ؟
- ن... می..تونم
+ بیرون میمونم
رفتم بیرون ..
در باز شد و ا.ت اومد بیرون ..
+ میتونی راه بری ؟ چشمات خوب شد؟
- یکم.. یکم...
نزاشتم حرفش تموم شه زیر پاشو گرفتم و براید بغلش کردم و بردمش پایین.. از پله ها انقد تند رفتم که دوتامون خنده هامون رفته بود هوا ..
رسیدم آخرین پله داشت میخندید که رو لباش یه بوسه گذاشتم ..
^ ععععع فکر کنم خیلی مزاحمممم
سریع لبامو برداشتم... کیمی رو به رومون وایستاده بود
- عع چیزه جونگکوک منو بزار رو مبل . کیمی بیا ببینمت شیطون
گذاشتمش رو مبل و از پشت مبل یک بوس از موهاش کردم ..
- خنده
کیمی رفت پیشش
^ خب چطوری زنداداش؟
- خوبم تو چی ؟
^ خوبم
^ میگم میای ps⁵ بازی کنیم؟
- ارهه
ا.ت ویو
جونگکوک کنارم نشسته بود و میوه برام پوس میکند و بهم می داد و وقتی کیمی حواسش نبود شونم و بوس میکرد
- کوک الان میبینه(اروم)
+ ببینه خب(اروم،خنده)
۲ ،۱ از کیمی بردم
ع.چ: خب خب چکار میکنید بچه ها؟
- سلام عمو چان
ع.چ: سلام دختر ماهم
+ هی عمو برای بعد از ظهر برنامه ای نداری ؟
ع.چ: چرا به نگهبانا گفتم قسمت کلبه و درست کنن آتیش درست کنن و بریم بشینیم دورش و بشینیم )
- واو خیلی خوبه
+ عالیه
^ ایول
م.ک : سلام سلام
+ سلام . کجا بودی مامان
م.ک: رفته بودم لباسای فردا و بگیرم .
- اوم خسته نباشید
م.ک: مرسی دختر مهربونم )
^ مامان منم چرا مثل ا.ت مدل نمیشم
م.ک: قربونت بشم چون تو هنوز قدت به ا.ت نرسیده. کالکشن دخترانه از الان تو مدلی
^ یسسسس
پرش به عصر
همه رفته بودن تو باغ و دور آتیش نشسته بودن
+ ا،ت وایستا الان میام
جونگکوک رفت بالا با یک پلاستیک اومد پایین و رفت تو آشپزخونه و آب آورد
+ بیا قرص معدتو بخور .
- مرسی
داشتم آب میخوردم که پیشونیم و بوسید .
- (خنده ریز)
دستمو گرفت و رفتیم تو باغ .. هی ا،ت تو جونگکوک و دوست داری .. تو عاشقش شدی ... وگرنه اون بوسه و نمیزدی به لبش )))
دور آتیش نشستیم و کلی گپ زدیم و چیزی خوردیم .. بعدش همه رفتن داخل .. کوک دستمو گرفت و وایستادم تو یک قدمی هم بودیم
+ا.ت... تو.. منو دوست داری؟
- اهوم )
+ امشب بهم اجازشو میدی ینی ؟)
- اهوم )
لبشو گذاشت رو لبم و مک زد بعد چند مین ...
سلام خوبین؟
²⁴ لایک
²⁰ کامنت
۱۸.۷k
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.